برگه:حافظ قزوینی غنی.pdf/۱۰۷

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
قط

سپرد و رخت وجود از دهلیز تنگ اجل بیرون برد و روح پاکش با ساکنان عالم علوی قرین شد و همخوابهٔ[۱] پاکیزه رویان حورالعین گشت،

    بشهادت صریح عموم مورّخین معاصر یا قریب العصر با حافظ وفات او در سنهٔ هفتصد و نود و دو بوده است از اینقرار: اوّلاً احمد بن محمّد بن یحیی معروف بفصیح خوافی که معاصر با حافظ بوده ولی از قبیل معاصرت جوان با پیر چه تولّد وی بتصریح خود او در کتاب مشهور خود «مجمل فصیحی» در سنهٔ هفتصد و هفتاد و هفت ۷۷۷ بوده است، بنابرین وی در وقت وفات حافظ جوانی بوده پانزده یا شانزده ساله، مورّخ مزبور در ذیل حوادث سنهٔ هفتصد و نود و دو ۷۹۲ از کتاب مذکور (نسخهٔ دوست دانشمند ما آقای حاج محمّد آقای نخجوانی مقیم تبریز) وفات حافظ را در همان سنه ضبط کرده و دو بیت اوّل عین همان ابیات آتیهٔ همین مقدّمهٔ حاضر را نیز ایراد نموده، و عین عبارت او از قرار ذیل است «اثنتین و تسعین و سبعمائة ۷۹۲: وفات مولانا اعظم افتخار الأفاضل شمس الملّة و الدّین محمّد الحافظ الشیرازی الشّاعر بشیراز مدفوناً بکت و در تاریخ او گفته‌اند بیتبسال ب و ص و ذ ابجدز روز هجرت میمون احمدبسوی جنّت اعلی روان شدفرید عصر شمس الدّین محمّد»، ثانیاً جامی که فقط بیست و پنج سال بعد از وفات حافظ متولّد شده (۸۱۷) در کتاب نفحات الأنس وفات خواجه را صریحاً و بدون نقل قول دیگری در سنه «اثنتین و تسعین و سبعمائة» نگاشته است، ثالثاً حبیب السّیر که در حدود سنهٔ ۹۳۰ یعنی قریب ۱۴۰ سال بعد از وفات حافظ تألیف شده نیز وفات او را صریحاً و بدون نقل قول خلافی در همان سنهٔ ۷۹۲ ضبط کرده است، رابعاً سودی شارح ترکی دیوان حافظ که شرح مزبور را در حدود سنهٔ ۱۰۰۳ باتمام رسانیده و قاضی نوراللّه ششتری در مجالس المؤمنین، و حاجی خلیفه در کشف الظّنون هر سه نیز وفات خواجه را بدون نقل قول دیگری در همان سنهٔ ۷۹۲ ضبط کرده‌اند،– پس چنانکه ملاحظه میشود از مورّخین معاصر یا قریب العصر با حافظ هیچکدام در تاریخ وفات غیر سنهٔ ۷۹۲ را ذکر نکرده‌اند (فقط دولتشاه ازین کلّیه مستثنی میباشد که وفات خواجه را در سنهٔ هفتصد و نود و چهار نگاشته)، و تاریخ ۷۹۱ فقط در مؤلّفات متأخّرین از قبیل تقی کاشی و صاحب آتشکده و صاحب ریاض العارفین و مجمع الفصحا و امثالهم