این برگ همسنجی شدهاست.
۷۴
هر دل که ز عشق تست خالی | از حلقهٔ وصل تو برون باد | |||||
لعل تو که هست جان حافظ | ||||||
دور از لب مردمان دون باد |
۱۰۸ | خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد | ساحت کون و مکان عرصهٔ میدان تو باد | ۱۶۶ | |||
زلف خاتون ظفر شیفتهٔ پرچم تست | دیدهٔ فتح ابد عاشق جولان تو باد | |||||
ای که انشاء عطارد صفت شوکت تست | عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد | |||||
طیرهٔ جلوهٔ طوبی قد چون سرو تو شد | غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد | |||||
نه بتنها حیوانات و نباتات و جماد | ||||||
هرچه در عالم امرست بفرمان تو باد |
۱۰۹ | دیرست[۱] که دلدار پیامی نفرستاد | ننوشت سلامیّ و کلامی نفرستاد | ۱۶۵ | |||
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران | پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد | |||||
سوی من وحشی صفت عقل رمیده | آهوروشی کبک خرامی نفرستاد | |||||
دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست | وز آن خط چون سلسله دامی نفرستاد |
- ↑ چنین است در خ و ق و ل. در غالب نسخ: دیریست،