برگه:خودآگاهی و استحمار.pdf/۳۵

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

یا به چه تاریخی ، چه فرهنگی چه زمانی چه ادبیاتی وابسته ام ، به چه افتخارات ، نبوغها، ارزشهائی وابسته ام . این یک بازگشت به "آگاهی خود " است، به خود آگاهی !از این بالاتر "خود آگاهی فکری " ، و از این هم بالاتر" خود آگاهی وجودی" است " خود آگاهی "ای که من خودم را بعنوان یک پدیده انسان، بعنوان یک موجود انسانی در اوج خدائیش حس کنم ، بیابم ، و کاملا " خود " م را بشناسم ، یا " خود " م انس بگیرم، متوجه " خود " م باشم . و آنوقت دیگر به هیچ نرخی نمیدهمش ، به هیج قیمتی نمیشود یک تکه از لحظه های من را خرید اگر بفهم که " من کیست "ام ! همین " من "ی که بسادگی بفروش میرود، و به همه عرضه میشود ، همین " من " ، وقتی که خودش را کمی کشف میکند و به " خود آگاهی " میرسد ، به عظمت تمام آفرینش میشود . بلی، در خود آگاهی!

جامعه آگاهی

مسئله دوم که" روشنفکری" را میگویم - آگاهی سیاسی ، بمعنای افلاطونی سیاست است ،_ نه بمعنای ژورنالیستی و روزمره - بلکه بمعنای افلاطونی بحث پولینیک ، یعنی حیوان ۳۳