برگه:خودآگاهی و استحمار.pdf/۵۱

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

از او سپاسگزاری کنند و برایش صلوات بفرستند، که ایران وروم را گرفته، وازش تقدیر کنند، اولین بار محاکمه اش کردند و یقه اش را گرفتند که چرا سهم پیراهن تو از مال دیگران بیشتر است ، تبعیض کرده ای!

حساسیت توده را نگاه کن ( حساسیت مردم را نسبت به سرنوشت اجتماعی خودشان تماشاکن! که میتوانند تمام ایران متمدن عهد سامانی را با یک " پف" بهوا پرتش کنند ، که أصلاً معلوم نشد که کجا رفت! و اینست که میتوانند تمام روم را فرو بشکنند، تمام مصر را با حمله یک سپاه سه هزار نفری تسلیم کنند ... ! "اینها " آدمهایی هستند که میتوانند تاریخ را عوض کنند .تا این اندازه به دقیقترین حرکتی که در سرنوشت جامعه شان بوجود میآید ، توجه دارند!

بعد عمر مجبور میشود آنهم نه که " سخنگوی سفارش شده" اش بیاید به " مخبرین سفارش شده " یک توضیحاتی بدهد نه، میکشندش به مسجد ! تا عبدالله پسرش را شاهد بیاورد. میگوید " بیائید تحقیق کنید ، نماینده بفرستید ، هر طور که میخواهید نماینده بفرستید ، تحقیق کنید ، چون من قدم دراز است و مقدار پارچه ای هم که بهمه رسیده بود ، برای من کافی ،نبود این بود که عبدالله قسمت خودش را بمن داد ، تا بشود از دو تا قواره یک پیراهن درست کرد . بروید ببینید ،عبدالله

۴۹