و همدست دو تا شریک دیگرش است. این مذهب را میگویم - چرا استحمار میکند؟ چرا بزرگترین و قویترین استحمارگر در جامعه های قدیم است ؟
مگر مذهب ـ همان مذهب که گفتم - چکار میکند ؟ مذهب که نمیتواند خود آگاهی را ،و مسئولیت من را نسبت به سرنوشتم ، نسبت به جامعه ام ، در من از بین ببرد ، پس چکار میکند که استحمارگر میشود گاه یک" کار" میکند ، یعنی جابجایش می کند. یعنی میگوید!
"از این طرفه مرگ ولش کن " منتقل کن همه این وظیفه ها را و حساسیت ها را به " بعد از مرگ خوب ، سی چهل پنجاه سال فاصله می افتد اینکه قابلی ندارد! بقیه اش دیگر در اختیار خودت هستی تا . . . فيها خالدون! فقط همین " چند سال عمر" است که قابلی ندارد، دنیارابه اهلش واگذار" اهلش" یعنی خودش و دو تا شریک دیگرش (۱)
آن مذهب ، مسئولیتهائی را که من در مقابل جامعه ام دارم بدوگونه کور می کند: یکی امکانات و مواهبی که من ، خودم ،
-۱- تشبيه علوی و صفوی " ، " حسین وارث آدم " ، "جامعه شناسی شرک" ، "مذهب عليه مذهب " ، " پدر مادر ، ما متهمیم" و ... را ببینید.
۵۵