برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۵۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

«دشتی و حجازی که هر دو از دست پروردگان انقلاب مشروطه‌اند؛ اولی مأمور سانسور دیکتاتوری شده است، و دومی ظاهر سازی‌های آب و رنگ دار ایران» «امروز را چاپ می‌کند از محمد مسعود که برای نارضایتی‌های گنگ ولا عن شعور خود در «تفریحات شب» مفری پیدا کرده است دیگر خبری نیست. جمال‌زاده جلای وطن کرده است و یکه تاز میدان ادبیات داستان‌های بازاری «حمید» است این است کارنامه ادبی زمان». به نقل از «هدایت بوف کور»، «هفت مقاله»، به همین قلم.

و این جوری بود که برای پر کردن جای خالی روشنفکران مجبور بودند بازی‌هایی هم در، بیاورند تا سرجوانان را یک جوری نگهدارند این بازی‌ها را بشمرم:

- نخستین آن‌ها زردشتی بازی. بود. به دنبال آنچه در حاشیه‌های پیش] گذشت در سیاست ضد مذهبی حکومت وقت و به دنبال بدآموزی‌های تاریخ‌نویسان غالی دوره ناصری که اولین احساس حقارت‌کنندگان بودند در مقابل پیشرفت فرنگ، و ناچار اولین جستجو‌کنندگان علت عقب ماندگی ایران؛ مثلاً در این بد آموزی که اعراب تمدن ایران را پامال کردند یا مغول و دیگر اباطیل... در دوره بیست ساله از نوسر و کله «فروهر» بر در و دیوار‌ها پیدا می‌شود که یعنی خدای زرتشت را از گور در آورده‌ایم. و بعد سر و کله ارباب گیو و ارباب رستم و ارباب جمشید پیدا می‌شود با مدرسه‌هایشان و انجمن هاشان و تجدید بنای آتشکده‌ها در تهران و یزد آخر اسلام را باید کوبید و چه جور؟ این جور که از نو مرده