برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۸۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

نبود. »

یادمان باشد که سخن از بر حق بودن هر چه بر قدرت است نیست - عین امریکا - یا از اینکه هر «وضعی» که وجود دارد درست است - عین جنگ ویتنام یا غارت استعمار - سخن از این است که هر زمانی و وضعیتی تقاضایی دارد و حدود اثر فرد در جمع را می‌شود به حدس و تخمین پیشگویی کرد و نفوذ شعار‌ها و تقاضا‌ها و احکام را اندازه گرفت. یعنی که عالم واقع را به شرطی می‌توان به الگوی حرف تو ساخت که بسیاری از پیش‌بینی‌ها شده باشد؛ از قدرت نفوذ حرف تو یا از کارگر بودنش یا. نتایجش و به هر صورت وقتی می‌توانی در سیاست اثر کنی یا در گردش امر یک اجتماع، که اندازه پذیرش یا مقاومت آن اجتماع را در مقابل حرف‌هایت سنجیده باشی و برای به دست آوردن این اندازه خود اجتماع را شناخته باشی و سنت را و تاریخ را و عوامل سازنده یک اعتقاد عمومی را و محرک‌های راه افتادن خلق را در کوچه‌ها و سپس سکوتش را و به خانه نشستن ‌هایش را و در این موارد اگر حزب توده شکست خورد و جبهه ملی نیز یعنی که اگر اکنون حرفهای‌ایشان را در دهان حکومتهایی میبینیم به این دلیل اصلی است که تمام این حضرات با افکار وارداتی به میدان سیاست رفتند. دم از کمونیسم و سوسیالیسم زدن (و تازه در خفا و نه بصراحت) و هیچ کوششی بکار نبردن برای تطبیق آن ایسم‌ها بر شرایط محل - با اساس معتقدات سنتی خلق درأفتادن و در مجموع، اوضاع سیاسی روحانیت را به هیچ گرفتن (و جبهه ملی که در مدت کوتاهتری نفوذ بیشتری در جمع کرد،