برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۶۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

جزو مبتذلات علمی است آدم سوزانده‌اند و خون ریخته‌اند. آن امتیازاتی که امروز بشر به آسانی از آن برخوردار است در نتیجه کشمکش و نزاع سخت تحصیل شده است. نزاع و كشمكش اجتماعی را نمی‌توان تعطیل کرد. اگر من و شما آن را تعطیل کنیم خود آن تعطیل نخواهد شد اگر من و شما از این میدان بیرون برویم کسانی دیگر وارد آن خواهند شد.

روشنفکر مایوس: شما میگوئید ما شکست خوردیم. بسیار خوب، اهمیت ندارد، یك روز خواهد رسید که فتح خواهیم کرد ولی آخر آن روز چه روزیست؟

فرد حزبی: توده‌ها در مبارزه خود برای تاریخ از پیش معین شده پیکار نمی‌کنند. حرکت جامعه را بطور کلی قوانین تکاملی معین می‌نماید ولی شکل این حرکت را نمی‌توان بدرستی در جزئیات آن پیش‌بینی کرد. ممکن است ما به قول آن دهقان پیر در آن قصه معروف فقط کارنده درختی باشیم که دیگران نمر آن را خواهند خورد.

روشنفکر مأیوس: من درباره خودم اعتراف می‌کنم که آنقدر نمی‌توانم شیفته آرمان خودم باشم که برای خودم از نتایج خوب آن آرمان هیچ سهمی قائل نشوم. درباره شما هم چه عرض کنم که آیا راست میگوئیدیانه. چون شما در باطنیات من نمی‌توانید دخالت کنید من در باطن راجع به این ادعای بشر دوستی شما شك. کنم. من می‌خواهم از نتیجه زحمت خود فایده ببرم مقصود من به هیچوجه فایده شخصی نیست ولی لااقل ببینم که زحمات من به نتیجه رسیده است یا از نتیجه آن مطمئن شوم.

فرد حزبی: فایده یک چیز نسبی است. هر نقطه که در جلوما قرار دارد خود نقطه هدف است. هدف انسان همیشه فراتر از دست اوست کی انسان به جایی خواهد رسید که نخواهد از آنجا بجنبد با این نسبی بودن، هدف یك فرد مبارز وقتی وظایف خود را در اصلاح جامعه خوب انجام داد همیشه از وصل هدف برخوردار است و اما اینکه درباره احساسات بشر دوستی من شك كردید بسیار خوب شما درباره من شك كنید، ولی در تاریخ کسان زیادی هستند که این روح را از خود نشان دادند. تمام دستگاه حیاتی خود را فقط به عنوان ضربتی برضد دژ دشمن بکار بردند. خود را به آن زدند خرد شدند ولی در در هم رخنه‌ای وارد کردند. آن موقع که آن‌ها می‌ مردند حتی منظره آینده در زیر دود‌های غلیظی مخفی بود.

روشنفکر مأیوس: آنچه شما پیشنهاد می‌کنید عملی مخالف با غرایز