امتیاز نفت باشد و در قضیۀ ملی شدن صنعت نفت نیز گرچه روحانیت مؤثر بود اما با بینالمللی شدن نفت و سلطه مجدد استعمار و خلع ید کامل از، روحانیت لطمه اصلی به همه خورد. بخصوص در نهضت مشروطه گویا حضرات روحانیان شرکتکننده، گمان میکردند که سلطنت را از غاصبان حق و مقام «امام زمان» پس خواهند گرفت یا دست کم حکومت که به شورا بدل شدایشان را نیز به نمایندگی «صاحب الامر در آن حقی خواهد بود. ولی با خلع ید از روحانیت که حاصل اصلی مشروطه بود گویا امروز حق داریم که نظر شیخ شهید نوری را صائب بدانیم که به مخالفت با مشروطه برخاست و مخاطرات آن را برای روحانیت گوشزد کرد. چرا که او میدید که مشروطیت به جای خلع ید از حکومت جبار زمان سلطنت (قاجار از روحانیت خلع ید خواهد کرد به این طریق روحانیت یا باید در این اصل اعتقادی تجدید نظر کند و سپس در نهضتها شرکت کند یا اگر به اصالت این اصل اعتقادی باقی است از شرکت در امور اجتماعی و نهضتها خودداری کند.
این مختصر چون و چرایی دربارۀ اصل انتظار در حوزه مسائل اعتقادی اما خارج از حوزهایمان و اعتقاد و به عنوان یک مسأله اجتماعی این انتظار فرج موعود محاسنی دارد و معایبی که میشمرم و اول معایب را:
نخستین این معایب بیتکلیفی مردم است در انتخاب جانشین امام؛ یعنی در انتخاب مجتهد اعلم جامع الشرایط. آن هم برای مرد عادی کوچه که حتی در طهارت و نجاسات محتاج راهنمایی است