برگه:رباعیات خیام.pdf/۲۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
  از چرخ بکام خود سر افراشته گیر اسباب مراد خویش انگاشته گیر  
  تا در نگری آنچه مراد دل تست برداشته گیر باز نگذاشته گیر  


  آن قوم که در مقام تمکین رفتند وآنطایفه که اندر ره تکوین رفتند  
  مسکین مسکین بمرگ هم میگفتند تا آخر کار جمله مسکین رفتند  


  افزوده فراق او ز بس تاب و تبم یکسان شده در دیدهٔ او روز و شبم  
  القصه چنانم ز تف گرمی عشق تبخاله صفت آمده بیرون ز لبم