برگه:رباعیات خیام.pdf/۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
  اکنون که جهان را به خوشی دسترسیست هر زنده‌دلی را سوی صحرا هوسیست  
  بر هر شاخ از طلوع موسی دستیست در هر نفسی خروش عیسی نفسیست  


  آنرا که بر نهال تحقیق نرست زانست که او نیست درین راه درست  
  هر کس زده است دست در شاخی سُست امروز چو دی شناس فردا چو نخست  


  از بسکه شکستم و به نبستم توبه فریاد برآورد ز دستم توبه  
  دیروز ز توبهٔ شکستم ساغر امروز بساغری شکستم توبه