برگه:سه قطره خون.pdf/۱۲۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

مردی که نفسش را کشت

اینکار را مقدم بر همه میدانست. یعنی بوسیلهٔ ریاضت بر نفس اماره غلبه کند، و شرح مبسوطی خطابه‌مانند پر از احادیث و اشعار که در مقام کشتن نفس حاضر کرده بود برای او خواند. از آن جمله این حدیث که «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» یعنی «دشمن‌ترین دشمن تو خود تست که در درون تست» و این حدیث دیگر که: «جهادک فی هواک» چنانکه اوحدی گوید: «هرکه او نفس کشت غازی بود.» و باز درین شعر:

«نفس اگر شوخ شد خلافش کن

تیغ جهل است در غلافش کن.»

و این شعر دیگر:

«نفس خود را بکش نبرد اینست،

منتهای کمال مرد اینست.»

از جمله چیزهایی که شیخ ابوالفضل در ضمن موعظه خودش گفته بود این بود. «که سالک مسلک عرفان باید مال‌ومنال و جاه‌وجلال و قدرت‌ و حشمت را خوار شمارد، که اعظم دولتها و لذتها همانا مطیع کردن نفس است.

چنانکه مکتبی گوید:

«گر تو بر نفس خود شکست آری،

دولت جاودان بدست آری.»

«و بدان ای رفیق طریق که اگر یکبار بهوای نفس تن فریفته شوی قدم در وادی هلاک نهاده باشی چنانکه سنائی فرماید:

–۱۳۵–