برگه:سه قطره خون.pdf/۱۲۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

سه قطره خون

«نفس تا رنجور داری چاکر درگاه تست،

باز چون میریش دادی، کم کند چون تو هزار.»

و نیز شیخ سعدی گوید:

«مراد هرکه برآری مطیع امر تو شد.

خلاف نفس، که فرمان دهد چو یافت مراد.»

«و مشایخ طریقت نفس را سگی خوانده‌اند درنده که بزنجیر ریاضت مقید باید داشت، و مدام از رها شدن او برحذر باید بود. ولی سالک نباید که بخود غره شود و راز نهان را با مردم نادان بمیان آرد بلکه لازم باشد که در هر مشکلی با مرشد خود مشورت نماید. چنانکه خواجه حافظ علیه‌الرحمه میفرماید:

«گفت آن یار کزو گشت سردار بلند

جرمش آن بود که اسرار هویدا میکرد.»

میرزا حسینعلی از قدیم تمایل مخصوصی بفلسفهٔ هندی و ریاضت داشت و آرزو میکرد برای تکمیل معلومات خودش به هندوستان برود و نزد جوکیان و ماهاتماها مشرف شده اسرار آنها را فرا بگیرد. این بود که از این پیشنهاد هیچ تعجب نکرد، بلکه برعکس آنرا با ایمان کامل استقبال نمود، و همان روز که بخانه برگشت از مثنوی خطی فال گرفت. اتفاقاً این اشعار آمد:

«نفس بی‌عهد است، زانرو کشتنی است.

او دنی و قبله‌گاه او دنی است.

نفسها را لایق است این انجمن،

–۱۳۶–