برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۱.pdf/۵۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۵۶
رجال ایران

تهران شد. در اوائل ورود او از نجف و بعد امام جمعه شدن بساط ملائیش رونق

میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران

بسزائی گرفت و از ملاهای با نفوذ درجه اول تهران گردید و چندی بعد ۱۳۲۳ ق. با دختر مظفرالدینشاه شکوه‌الدوله (زن موقرالسلطنه) ازدواج نمود و در اطراف این ازدواج خیلی گپها زده میشد. چون با مشروطیت موافق نبود و در زمره مستبدین قرار داشت بمرور از وجهه و نفوذ و اعتبار او کاسته شد. یکی از کارهای او این بود که در سال ۱۳۲۳ قمری (۱۲۸۴ خ.) که بازرگانان تهران برای بی‌احترامی و توهینی که میرزا احمدخان علاءالدوله حاکم تهران نسبت به تجار قندفروش کرده بود برای شکایت و دادخواهی در مسجد شاه اجتماع نمودند علماء هم که اهم آنان سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبائی بودند در آنجا جمع شدند و اولین زمزمه خواستن عدالتخانه که بعدها منتهی به خواستن مشروطیت شد در اینجا بمیان آمد امام جمعه چون داماد شاه بود طرفدار حکومت وقت بود و بنا بر اشاره عین‌الدوله صدر اعظم بواسطه دسائسی که بکار برد و خوب هم گرفت متحصنین مسجد را متفرق و پراکنده نمود و چون موضوع ریشه داشت و مسائل سیاسی چندی در میان بود از میان نرفت و در آن شب عده‌ای از جمله علماء از شهر خارج و بشاه عبدالعظیم (شهر ری) رفته و در آنجا قرار گرفتند و پس از آن عده‌ای از علما و طلاب دیگر بآنان پیوستند. در سال ۱۳۲۷ قمری پس از فتح تهران و خلع محمد علیشاه (۲۷ جمادی‌الثانیه ۱۳۲۷) برای ترتیب کارها هیأت مدیره‌ای درست شد و این هیأت تا چندی مملکت را اداره میکرد یکی از اقدامات هیأت مزبور اعدام و تبعید کسانی بود که نسبت باساس جدید (مشروطیت) اظهار دشمنی کرده بودند و باید بخوبی دانست که در آن زمان عده‌ای از آنان خود را بروسها بسته بودند از آن جمله حاج سیدابوالقاسم امام جمعه بود که شخص امپراطور روس او را به تبعیت روس پذیرفته و تحت حمایت خود قرار داد.[۱]

هیأت مدیره حاج سید ابولقاسم امام جمعه را معزول کرد و برادرش حاج سید محمد که معروف بامام‌زاده و خودش هم مشروطه‌خواه و جزء اعضاء دادگاه انقلابی بود بجای او امام جمعه شد. سید ابوالقاسم امام جمعه تهران شخصی بود خوش محضر – خوش صحبت – درس خوانده –


  1. مخفی نماند که در آن ایام مستبدین آلت دست روسها و مشروطه‌خواهان آلت دست انگلیسها بودند.