برگه:شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و۱۳ و ۱۴ هجری، جلد ۱.pdf/۹۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۹۲
رجال ایران

بدبختانه کمتر اقات عدالت اجتماعی در ایران حکمفرما بوده است. و نیز مینویسد: «۲۹ رمضان ۱۳۱۰ ق.: علاءالدوله غرور جوانی و مکنت زیاد او را مست دارد و دیوانه معنوی است و زیر دمش هم سست نیست بر آشفت و چند فحش[۱] به مجدالدوله داد». ۱۴ شوال ۱۳۱۰ ق. مینویسد: «پریروز مابین دو نفر از نوکران پسر مصطفی قلیخان عرب سهام‌السلطنه دعوائی شده بود یکی کاشی بود و یکی یزدی و کاشی یزدی را کشته بود امروز حکم شد سر کاشی را ببرند و این همه عجله در قتل این شخص نتیجه منازعه (میدان اسب‌دوانی) مجدالدوله و علاءالدوله است یک مردکه بی‌تقصیر را که قتل عمدی نکرده است میکشند تا این قبیل دیوانه‌ها مثل مجدالدوله و علاءالدوله متنبه شوند» در سال ۱۳۱۴ ھ.ق. حاکم خوزستان شد در سال ۱۳۱۷ حاکم گرگان و در سال ۱۳۱۹ بحکومت مازندران منصوب گردید و در سال ۱۳۲۰ ھ. ق. حاکم کرمانشاه شد و سپس در اواخر همین سال استاندار فارس گردید.

در سال ۱۳۲۳ قمری که حاکم تهران بود بهای قند، بواسطه جنگ روس و ژاپن، گران شد یعنی از یکمن ۵ ریال به هشت ریال رسید و قدری هم کمیاب شد. علاءالدوله جمعی از تجار قندفروش را به اداره حکومتی خواست و پس از پرخاش زیاد بهر یک از آنان، آنها را بچوب بست و این عمل وی باعث تعطیل بازار و اجتماع بازرگانان، در مسجد شاه گردید و زمزمه خواستن عدالتخانه از این جا برخاست که سرانجام بمشروطیت منتهی گردید. م. ق.هدایت (مخبرالسلطنه) در صفحه۱۸۷ کتاب خاطرات و خطرات تألیف خودزیر عنوان مقدمات مشروطیت در این باب چنین گوید: «قند در تهران گران شد، علاءالدوله حاکم تهران است و مردی بی‌پروا، به کاروانسرا رفت، حکم کرد، از دکان سید هاشم و سید حسن، قندی که بود بیرون بریزند و بمردم تقسیم کنند (۱۴ شوال ۲۳) نرخ روی قند گذاردند تا اینجا شاید بهانه برای آشوب نمیشد زدن سید هاشم و سید حسن رشته بدست مدعیان داد» در همین سال دولت او را از حکومت تهران معزول و بجای وی سلطانحسین میرزا نیرالدوله را منصوب نمود علاءالدوله در سال ۱۳۲۵ قمری برای بار دوم بحکومت فارس بجای حسین قلیخان نظام‌السلطنه مافی تعیین شد و چون اهالی شیراز، مخصوصاً مرحوم سید عبدالحسین لاری که خیلی عنوان پیدا کرده بود، با آمدن او بفارس مخالفت شدیدی ابراز داشتند از این جهت حکومت او سر نگرفت و خودش نیز از رفتن بفارس منصرف گردید. و عوض وی غلامحسین غفاری صاحب اختیار که قبلا ملقب به وزیر مخصوص و امین خلوت بود بسمت ایالت فارس تعیین و فرستاده شد. در ذیقعده ۱۳۲۵ قمری او و برادرش معین‌الدوله بر حسب امر محمدعلیشاه در دربار (در آبدارخانه) زندانی گردیدند و شاه در نظر داشت که علاءالدوله را اعدام کند لکن علیرضاخان عضدالملک از رجال محترم آن زمان خود را بمیان انداخته و از داماد خود در نزد شاه وساطت کرد و در آبدارخانه توقف نمود و منتظر عفو شاه شد تا اینکه شاه محض خاطر عضدالملک او را بخشیده و با برادرش آزاد گردید لکن بعد در سال ۱۳۲۶ ق. که محمد علیشاه جمعی از اعیان از آن جمله علاءالدوله را برای مذاکره بباغ شاه دعوت کرده بود هنگام خروج از


  1. در میدان اسب‌دوانی.