برگه:غلطهای فاحش فرهنگهای فارسی.pdf/۱۶۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

-١٥٨- که در نظم یا نثر کلمه ای ذکر کنند که احتمال دو معنی متضاد بدهد : مثال از سلمان ساوجی : در گوشه ای نشسته ام اکنون و همچنان هستم ز دست مردمکی چند در عذاب من درد را بگوش نیارستمی شنید اکنون بچشم خویش همی بینم این عقاب در شعر اول انسان تصور میکند شاعر گوشه نشینی اختیار کرده و از دست مردم در عذاب است اما در شعر دوم پی میبرد که از درد چشم نالیده است. مثال از سعدی : قاضی شهر عاشقان باید كه بيك شاهد اختصار کند هر شبی بار شاهدی بودن روز هشیاریت خمار کند کلمه شاهد در شعر اول، ایهام دارد زیرا معنی گواه و معشوق هر دو از آن استنباط میشود.

اقتباس : اقتباس در لغت بمعنی نور گرفتن ، و در اصطلاح ادب عبارت از آنست که شاعر با نویسنده ، کلام معروفی را از حکمت و نصیحت یا موعظه در نظم و نثر خود بیاورد بدون اشاره بنقل وروايت، مثال: چو هست آب حیاتت بدست تشنه ممیر فلا تمت « و من الماء كل شيءهي »

صورت اقبال تو را بر جبین « انا فتحنا لك فتحا ميين»

تضمین : تضمین آنست که شاعر يك بيت يا مصراع از دیگری در شعر خود بیاورد ؛ اگر آن شعر از شاعری مشہور و معروف باشد محتاج نیست که نام گوینده را ببرد ، اما اگر از شاعر غير معروف باشد باید اشاره بگوینده آن بکند تا دزدی ادبی محسوب نشود.

توارد : موارده با توارد آنست که دو نفر شاعر بی خبر از یکدیگر شعری بگويند بيك مضمون وعبارت ، بطوری که گمان برود یکی از آن دو تن این شعر را از دیگری نقل کرده ، در صورتی که این طور نبوده و از شعر یکدیگر اطلاع نداشته اند ، مثلا در این