آبگیر = تمام پهنهای که آب آن بیک رود میریزد Bassin de réeception (ز)
آبیار = کسی که بزراعت یا جای دیگر آب دهد (میراب) (ش)
آتش زنه = سنگ چخماق Silex (ز)
آتش نشان = کسی است که برای فرونشاندن آتش گماشته شده و پیشتر (مأمور اطفائیه) گفته میشد (ش)
آتش نشانی = (از آتش و نشاندن) فرو نشاندن آتش - دائرة اطفائیه (ش)
آخال = فضولات Déchet (پ)
آذرسنج = پیرومتر pyromètre (ف)
آرام ده = مسکن Calmant (پ)
آرامش = سکون Repos (ف).
آرواره = فک - Machoire پ
آزمایش = تجربه Expérience
آزمون = امتحان Essai.
آسایشگاه = این کلمه بجای ساناتوریوم Sanatorium فرانسه پذیرفته شده و آن جائی است که بیماران و ناتوانان را در آن نگاهداری میکنند تا بهبودی یابند.
آشکوب = هر مرتبه از خانه را گویند که بعربی (طبقه) نامیده میشود رجوع شود به (بالارو) ۲ - در زمین شناسی بجای Etage یعنی هر یک از طبقات زمین پذیرفته شد.
آغاز = ابتدا. (ف)
آغازگر = بجای (استارتر) یعنی کسی که در اسب دوانی فرمان دویدن میدهد پذیرفته شده
آغازیان Protistes موجودات تک یاخته (ط)
آغشتن = آلودن جسمی بمایعی Impregner (ف)
آگاهی = فرهنگستان اینکلمه را بجای کلمه فرانسه Surelé générale اختیار نموده و آن ادارهایست در شهربانی که برای تعقیب بزهکاران است و کارمندان آنرا کار آگاه می گویند پلیس مخفی) (شهربانی)
آگهی = نوشتهایست که خبر یا دستور تازه ای بخوانندگان میدهد - اعلامیه ایست که راجع بحساب اشخاص از طرف بانک برای مشتری فرستاده میشود . Avis
آگنه Bourrelet برجستگی کوچک در ساقه یا ریشهٔ گیاه (گ)