که میوهها. چیدن آنها تنها مایهٔ معیشت انسان اولیه بوده. در نواحی نیمهحاره که میوههای عالی میرسد در تمام مدت سال هنوز ساکنین آنجا از این حاصل آسان زندگانی میکنند. کاشتن درختهای میوه در هرجائیکه عملی میشده بابتدای تمدن زراعتی میرسد.»
پرفسور «فویه» مینویسد: «مطابق علمالاعضاء انسان اولیه گوشت نمیخورده و میوهخوار بوده است. پس میتوان بقول «داروین» باور کرد که او آرام بوده نه درنده چنانکه «گستاو لو بون» گمان میکند. گرگان یکدیگر را نمیدرند نه شیران و نه ببران معلوم نیست برای چه این احتیاج غیرطبیعی در انسان پیدا شده. بدرفتاری دربارهٔ زنان ما بین بسیاری از طوایف وحشی و حالت اسارتی که او را نگاه داشته و همچنین عادت اینکه بسن معینی که رسیدند آنان را بخورند تمام اینها از بربریت مردها میباشد که در ابتدا وجود نداشته ...»
گمان کردهاند که نیاکان آدمیزاد زمان طویلی از حاصل ماهیگیری و شکار زندگانی نمودهاند بدون اینکه بسلامتی ایشان لطمهای وارد آمده باشد اما این فرض را نمیشود پذیرفت. اگر انسان اولیه موقتاً خانههای چوبین در کنار دریاچهها ساخته تنها برای محافظت کردن خودش از دست جانوران درنده بوده است نه برای آسان کردن ماهیگیری چونکه ماهیها از جلو یک کشتار دائمی طبیعتاً فرار میکردند بعلاوه از شمارهٔ آنها