برگه:مجمع التواریخ میرزا محمدخلیل.pdf/۱۲۷

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

که شاه معدلت‌گستر سلیمان فریدون فر بر اورنگ شهنشاهی چو مهر و ماه شد شارق مبارک باد این دولت بر آن شاه فلک شوکت جلال و حشمتش بادا مصون از عارض و طارق من آن مور تهی دستم که در بزم سلیمانی برد بال ملخ را تحفه و پنداردش لایق چو از پیر خرد آثم شدم تاریخ‌جو گفتا بود سال جلوس شه: «طلوع شمس از مشرق» ۱۱۶۳

و سجع سکۀ آن شهریار در وسط یک صفحه: «لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه علی ولی اللّه» نقش بود و در حاشیۀ همان صفحه اسماء مقدسۀ دوازده امام علیهم السلام و در صفحۀ دیگر این بیت:


زد از لطف حق سکۀ کامرانی شه عدل‌گستر سلیمان ثانی بجهت این مجلس عظمی و طوی۱ با فرحت و جاه حکم اقدس به کارخانجات عز صدور یافت که سرانجام این امر نمایند. کارپردازان کارخانجات بموجب فرمان لیلا و نهارا متوجه تیاری و دوختن خلاع فاخره شدند چنانچه در عرض بیست و پنج روز جمیع آنها مهیا گردید، در عمارت مسمی بالیاس خانی که مکانی با فرحت و شکوه و عالی بود با عمارات دیگر حکم ترتیب تزیین شده در ساعت مذکور بزیب و فرخی و جاه،


ترک روز آمد ابا زرین سپر هندوی شب را بتیغ افکند سر بعد از یک ساعت از طلوع نیر اعظم از بیت الشرف شوکت عروج و تصدر بتخت طاوسی و تمکن بمکان شمس فرموده از طلیعت شوکت و حشمت جمال و جلال او خوی خجلت به چهرۀ پادشاه ستارگان دویده صینی مثال خود را در پایۀ سریر سلطنت مصیر از جملۀ مصروفات بساط خلد انبساط افکنده، کواکب مانند گل میخ جدار آن مکان زرنگار

________________________________________

[۱]

  1. (۱) طوی به مغولی بمعنی سور و جشن است.