برگه:مجمع التواریخ میرزا محمدخلیل.pdf/۱۴۱

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

لوای سلطنت برافراخته اگر چند روزی بسبب ناچاری ظاهرا به او اطاعت نمودیم لیکن پیوسته عشق صوفیگری این سلسله را در کانون درون خود ثابت و لازم داشته‌ایم، بنا بر اینکه بندگان اقدس در سمت آذربایجان و عراق تشریف داشتند و ما غلامان را پیوسته منظور خدمت این سلسله می‌باشد شاهرخ میرزا را که از طرف والده به سلسلۀ علیه انتساب دارد ترجیح بعادلشاه و ابراهیم شاه داده به سلطنت و به پادشاهی خود قبول نموده ربقۀ اطاعت او بدوش نهاده متحمل شده بودیم. نظر به آنکه آرزوی خدمت و غلامی بندگان حضرت را از سالها جمهور اهل ایران در دل داشته و دارند چنانچه از محمد تقی خان شیرازی نادر شاه به مظنۀ غلامی حضرت اعلی بد مظنه شده بود گذشت آنچه بر او گذشت و مکرر به آواز بلند باهل ایران خطاب می‌نمود که من می‌دانم که شما مردم اخلاص و صوفیگری سلسلۀ صفویه را در دل داشته با من و اولاد من در کمال عداوتید بعد از تشریف آوردن بندگان شاهی بارض اقدس ما غلامان تفرس نمودیم که شاهرخ میرزا با وجود قرابت باین سلسلۀ علیه و عدم قابلیت ظاهری در صدد اذیت به اولیای دولت برآمده چنانچه بالأخره از ضمیر او مبرهن و ظاهر گردید و حکم بی‌ادبی نسبت بحضرت ظل اللهی نمود.

ما غلامان متحمل این حکم نگردیده خلع او را اسلم شقوق شمرده خود را فدائی‌وار نثار سم ابلق چرخ‌رفتار بندگان گردانیده مستغیث علو ترفیه حال خود شده مستدعی تکفل مهام دارائی و جهان‌پناهی اعلیحضرت گردیدیم.

چنانچه بندگان بطریق اجداد عالی‌مقام خود ترحم بحال سکنه و عجزۀ ایران نموده بر وسادۀ موروثی و اجدادی خود قرار گرفتند در این صورت صحیح بودن شاه‌رخ میرزا که الحال اعدا عدو ما غلامان شده است از طریق حزم و احتیاط و عقل بعید بود لذا جسارت باین بی‌ادبی نمودیم، هرگاه مرضی اقدس باشد حکم بقتل ما فدویان خود به دولت فرمایند اگر به پدری حکم قتل پسر و به پسری حکم قتل پدر فرمایند هرآینه از اطاعت و بجا آوردن خدمت تجاوز نخواهیم نمود.

بعد از استماع این عرایض ارشاد چنین شد که در طریقۀ انیقۀ شرع شریف نبوی