بعضی احکام که سابقا بحیز تحریر درآمده مثل معافی مالیات سهسالۀ کل قلمرو ایران و آنچه اراضی موقوفات و غیره که هریک از امرا و سرداران بظلم و جور در تحت تصرف خود داشته باشند حکم شد که از آنها عنفا مسترد نموده مالکان و متولیان را متصرف نمایند از این جهات بعضی از اشرار و سرکردگان که مواجب واجبی خود را کان لم یکن پنداشته چشم بر مال ضعفا و عجزه گماشته بودند و مبلغهای کلی هریک جداگانه املاک زیردستان را متصرف بودند و نیز آنچه در دست رعایا باقی بود مبلغی بنام مال دیوانی بظلم و ستم میگرفتند لهذا این تقییدات بر آنها در باطن گران نموده سعی در انهدام دولت آن پادشاه با عدل و داد نمودند چنانچه با قربان قلی خان قرقلوی جزایرچیباشی حضور و بکندی بیک خان جارچیباشی قجرافشار و با فریدون خان نایب عبد اللّه خان قلز آقاسی و قاسم خان افشار جزایرچیباشی و کریم خان بربر قوریساولباشی یساولباشی و با علی یار خان جولئی توپچیباشی جلو که در اطراف دولتخانۀ مبارکه بود و منصور خان پسر چنداولباشی۱ که بتدریج متفق شده بودند تا آن روز در انتهاز فرصت بوده بنابراین که دروب دولتخانۀ علیه بید اقتدار و اختیار داران سرداران مذکور میبود و فرقۀ همیشه کشیک که روز و شبی دوازده هزار کس مقرر بودند و محل بودن آنها در اطراف بیرون دولتخانهای پادشاهی از قدیم مقرر و معین است احدی از آنها در درون دولتخانه مدخلی نداشتند.
بعد از تشریف بردن بمکان خلوت نمازخانه یوسف علی خان نمکبهحرام جماعت جلایر را از اسب فرودآورده بتدریج از دروازهها دو دو و پنج پنج کس داخل چهار باغ نموده با مردم اندرون که متفق بودند مع شده دروازهها را مسدود نموده جزایر - چیان و غلامان را باطراف و جوانب بام و جدار فرستاده خود با جمعی دیگر از سرداران مزبور آمده به ارادۀ شاهاندازی علی الغفله از پشت درها و پردهها با شمشیرهای آخته بر سر آن حضرت ریختند به نحوی که مجال حرکت کردن احدی نشد، چون از
________________________________________
- ↑ (۱) چند اول ضد هر اول و بمعنی قسمت محافظ عقب سیاه است.