مستقل گردیده و در بلدۀ مشهد مقدس پسر شاهرخ میرزا از طرف تیمور شاه پسر احمد شاه ابدالی حاکم و سایر اطراف مشهد مقدس رضویه علیه السلام و التحیة و در بواقی بلاد خراسان بدستور یکی از اهالی همانجا از جانب تیمور شاه حاکم و فرمانرواست و تیمور شاه در بلدۀ کابل تا حد ملتان و پنجاب و قدری از بلاد توران را نیز در تصرف دارد.
[ذکر واقعۀ کربلای معلی که از جور و بیداد قوم وهابی وقوع یافت من اللّه التوفیق و الاستعانة۱
واقعۀ عجیب حیرتافزای کربلای معلی بدین نمط سانح شد که در قری و بوادی نجد قریب چهل سال قبل از واقعۀ مذکوره شخصی بهم رسیده بود عبد الوهاب نام و در میان اهل آن سرزمین مذهبی جدید اختراع نمود منوط بر اینکه محمد بن عبد اللّه در زمان حیات خود پیغمبر و رسول بود و نیز هریک از ائمه در ایام خود امام و اولوالأمر بودند در آن زمان.
مخترع کذا خود را به منزلۀ نبی و امام اولوالأمر میدانست و مراقد مطهرات رسول و ائمه را عبث و بیفایده مقرر نمود و زوار را بسبب زیارت مشرک و واجب القتل میدانست و خود را و من تبع خود را موحد و مسلمانی را موقوف بر مذهب خود تصور نموده.
بعد از او پسر او عبد العزیز (و بروایتی عبد العزیز پسر او نیست بلکه منصوب او بامر حکومت و جهانداری است) بر جای او نشسته دولت او روز بروز روی در تزاید نهاده پسر او که سعود نام داشت و ولیعهد پدر بود بعضی قرای دیگر مثل لحسا و زباره و کرین و رأس الخیمة الی حدود مسقط و بعضی از بلاد یمن و غیره را تحت تصرف در
________________________________________
- ↑ (۱) قسمت بین دو قلاب در حاشیۀ کتاب بخطی دیگر مرقوم است و ما با اینکه تقریبا یقین داریم که آن الحاقی است باز مزیدا للفائده آن را عینا چاپ کردیم این قسمت حاوی اشعاری سخیف و مربوط بحوادث سال ۱۲۱۶ است در صورتی که اصل کتاب در سال ۱۲۰۷ به انجام رسیده.