خواهد رسید، شما را بهتر آنست که قبایل و بازماندگان عم خود را با نعش او گرفته باصفهان روید.
الکسندل میرزا ناچار تن باین سخن در داده تابوت عم خود را با عورات و قبایل برداشته روانۀ هرات گردید و امیر اویس در استحکام قلعه کوشیده اکثر سرداران حوالی قندهار را بعضی را بلطف و بعضی را بعنف به اطاعت خود درآورده در امر حکومت مستقل گردید و این وقایع در سال هزار و یک‌صد و بیست و دو (۱۱۲۲) هجری وقوع یافته بود.
گفتار درآمدن خسرو خان سپه‌سالار بجهت استخلاص قلعۀ قندهار و مقتول شدن او بدست قوم اشرار به مشیت مدبر اللیل و النهار
چون این خبر باصفهان رسید شاه سلطان حسین و ارکان سلطنت او خسرو میرزا برادرزادۀ گرگین خان را بخطاب سپهسالاری و سرداری سپاه قندهار مفوض نموده باتفاق جمیع امرای خراسان و حاکم هرات و علی‌قلی خان حاکم کرمان با قریب پنجاه هزار سوار و پیاده و توپخانه و خزاین و آنچه لازمۀ جنگ بود همراه نموده روانۀ قندهار نمودند و خسرو میرزا بعد طی مراحل و منازل از راه خراسان و مشهد مقدس و هرات به کنار رود هیرمند که سه چهار فرسخی قلعۀ قندهار است رسید و امیر اویس پیش از ورود خسرو خان با لشکر و جمعیتی که موافق استعداد و توانائی او بود از قلعۀ قندهار برآمده کنار رود هیرمند را سیبه۱ بسته سدّ راه عبور لشکر خسرو خان گردیده بود.
چون خسرو خان به‌آنجا رسید عبور لشکر او دشوار گردید، بقدر یک هفته هر دو لشکر روبروی هم نشسته بودند که درین بین خبر بامیر اویس رسید که سرکردگان فرقۀ ابدالی با پنج شش هزار سوار مستعد به معاونت و مدد خسرو خان می‌آیند.
________________________________________
- ↑ (۱) سیبه یا سیبا کلمه‌ایست ترکی بمعنی سنگر و خاکی که برای حفظ لشکر در جلوی آن توده کنند.
