برگه:مجمع التواریخ میرزا محمدخلیل.pdf/۴۶

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

از طرف دریا ساخته‌اند که عند الحاجة هرگاه آن زنجیر را بکشند هیچ جهازی و کشتی را ممکن نیست که از اندرون به بیرون یا از بیرون به اندرون تواند تردد نمود و از طرف خشکی نیز زیاده از دو راه ندارد یکی از طرف غرب که بجانب مطرح که قصبه‌ایست از آن بلاد از بالای کوه مسلوک است و در آنجا نیز برجی ساخته‌اند که بی‌رضای ساکنین آن برج تردد ممکن نیست و دیگری از طرف ما بین شرق و جنوب که بجانب سداب و دغمر و قریات (بضم قاف و تشدید یاء) که هریک قصبه‌ایست می‌رود و در آنجا نیز بر قلۀ کوه برجی مانند راه مطرح ساخته‌اند.

القصه چون فرنگان مالک آن ملک شدند بسبب غلبۀ تعصب در مذهب که لازم غیر منفک فرقۀ پرتگیش است شروع در تصرف در دین و آئین مردم آن بلاد نمودند و بلطف و عنف مردم را دعوت بمذهب خود کردند. چون فرقۀ عرب در مذهب اسلام متصلب و ثابت‌قدم‌اند بعد از اطلاع این معنی از اطراف و جوانب جمع شده در صدد استرداد این ملک از تصرف آنها و بدر کردن آن اشقیاء از ملک خود شدند و چون فرنگان پرتگیش ممالک سواحل دریا را متصرف شده بودند مانند مصیره و مطرقه و رأس الحد و سور و بعلان و طوی و قلهات و قریات و مسقط و مطرح و برکه و صحار و دبا و لیما و سیر و خصب و جلفار و بلادی که از کنار دریا دور بود مانند روضه و صمد الشام و نزوا و بهلا و رستاق که این سه بلاد اخیر قلمرو پایتخت عمان است و سمایل تا حصن الحروم و پیرین همه در تصرف اهل عمان باقی بود و بعضی از اولاد ملوک حمیر که وارث آن بلادند نیز بر آن بلاد مستولی بودند بعد از سنۀ الف (۱۰۰۰) هجری در روز یکشنبه که نصاری در معبد خود که آن را کرجه۱ می‌گویند به عبادت خود مشغول بودند علی الغفله بر آنها ریخته همه را بقتل آورده قلاع آنها را متصرف شدند و خود مانند فرنگان صاحب جهاز گردیده به نحوی در جهاز رانی و جنک دریا ماهر شدند که در زمان تسلط آنها هیچ جهازی از فرنگان را یارا نبود که در برابر جهاز آنها تواند

________________________________________

(۱) کرجه ظاهرا تحریفی است از کلمۀ Church بمعنی کلیسا