و بعد از آن میرزا محمد رضا و بعد از آن میرزا کلب رضا و بعد از آن میرزا سید علی و بعد از آن میرزا عبد المولی و بعد از آن میرزا زین العابدین. کوچکتر از همه که والدۀ او شهر بانو بیگم صبیۀ کبیرۀ شاه سلیمان ماضی بود که بعد از داخل شدن افغان باصفهان با والدۀ مکرمه خود پوشیده از اصفهان برآمده نزد شاه طهماسب رفته پیوسته همراه او میبود میرزا سید محمد نام داشت و در ایام سلطنت مخاطب بشاه سلیمان ثانی شد و احوالات او ان شاء اللّه العزیز در ذکر وقایع سنۀ یکهزار و یکصد و شصت و سه (۱۱۶۳) هجری مرقوم قلم وقایع رقم خواهد گردید.
میرزا محمد علی سابق الذکر ولد نواب میرزا محمد داود در وقت آمدن افغان شاه طهماسب قزوین را به او سپرده خود بطرف آذربایجان حرکت نمود و او در آنجا بعد از محاربه از دست سیدال خان که سردار بود در قلعه به درجه شهادت رسید.
تفصیل این اجمال آنکه میرزا محمد علی مدتی در مشهد مقدس بنیابت والد خود بامر تولیت آستانۀ عرش درجۀ روضۀ رضویه مشغول و گاهی باصفهان به خدمت والد ماجد میر سید و در تحصیل کمال میگذرانید، روزی در مشهد مقدس به علت حمایت چند نفر که بصحن مقدس پناه آورده بودند او را با رستم محمد خان که حاکم و صاحب اختیار بود و ارادۀ قتل آنها را داشت و برخی را مقتول نمود کدورت و منازعه واقع شد.
میرزا محمد علی مکدرا از ارض اقدس متوجه اصفهان و بعد از رسیدن به خدمت والد ماجد و شرفیابی حضور پادشاهی و عرض مطلب بامر حکومت از حضور اقدس مأمور گردیده به اندک زمانی مراجعت نمود. چند مدت میرزای مشار الیه بدستور بامر تولیت سابق و حکومت لاحق راتق و فاتق تا بعد از استیلای جماعت بیعاقبت افغان باصفهان روانۀ قزوین شده به خدمت شاه طهماسب رسید.
و بروایتی میرزا در حین محاصره در برجی از بروج که سردری داشت مینشست، روزی در آنجا نشسته بود که از ضرب گولی توپ خود به خود علی اختلاف الروایتین