از آن هم اطلاع ندارند و شاید حقیقة بکارشان هم نیاید زیرا مطالعهٔ این قبیل کتابها که اغلب بزبان عربی و فهم آن برای نوازندگان دشوار است از لحاظ فنی سودی برای آنها ندارد. بهمین جهت نوازندگان ایرانی هم تنها هنر خود را در نواختن ساز دانسته و از اصول علمی این فن بیاطلاع ماندهاند.
از چندی باین طرف که موسیقی اروپائی در کشور ما رواج یافته و بتدریج بعضی از نوازندگان ایرانی بخط موسیقی آشنا شده اندک اندک توجه کرده اند که این فن بآن درجهایکه سابقا تصور میشد محدود نیست و اروپائیان درین هنر ابتکارهایی نمودهاند که تا کسی وارد جزئیات کار آن ها نشود تشخیص نخواهد داد که آنها در موسیقی تا چه اندازه جلو رفته و بکجاها رسیدهاند.
متاسفانه آنهایی که بموسیقی اروپائی آشنا میشوند و هنر نوازندگان فرنگی را که با اسلوب فنی صحیح و دقت بسیار کار کرده و مهارت یافته اند مشاهده میکنند طوری مجذوب این هنرنمایی میشوند که کم کم از موسیقی خود دست میکشند و در بادی امر تصور میکنند موسیقی ایرانی ارزشی نخواهد داشت. اشتباه همین جاست. زیرا هنرهای زیبا و مخصوصاً موسیقی کاملا تقلیدکردنی نیست. موسیقی آهنگ دل و نوای قلب است. موسیقی مجموعه خاطرات یک ملت است.
راست است که موسیقی در میان ما حقیقةً در مرحلهٔ ابتدائی است و ترقی نکرده و صورت علمی نگرفته ولی همین نغمههای سادهٔ موسیقی ایرانی با دلهای ما راز و نیازها دارد و در دل ما تاثیرها میکند که هیچ موسیقی دیگری جای آنرا بآسانی نمیگیرد، پس هر کس بموسیقی