برگه:3MaqaalehDigar.pdf/۱۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

صفحه هفتاد و هشتم را حفظ کنید تا روز قرعه کشی ، مبادا پاره اش کنید !

اینطوریست و باین دلایل است که این در نگین نامه ها چنین جازار گرمی پیدا کرده اند .


از روزی که بوق افتضاح شهریور بیست را زدند تا بامروز مطبوعات فارسی سه دوره مشخص و مختلف را از نظر وضع ظاهر و زبان و تعداد انتشار و محتویات پیموده اند. یا دارند میپیمایند . البته این يك تقسیم بندی زمانی نیست. چرا که هم اکنون نیز از هر يك از این دسته ها نمونه هایی داریم فقط برای اینکه در طرح مطلب راحت تر بتوان به جایی رسید با تردید فراوان از چنین تقسیم بندی خاصی سخن میان میآید :

تا حدود سال ۲۴ و ۲۵ دوره رواج مطبوعات ذهن دریده است. حکومت تازه که هنوز گیج است از جمع کثیر مسؤولان آن استبداد و آن در هم ریختگی بعدی فقط دستش بمختاری و پزشك احمدی رسیده است که کند و زنجیرشان کرده همچون لقمه‌ای جلوی دهان مردمی انداخته است که تنها نسیم ملایمی از حریق جنگ جهانگیر دوم اساس زندگی پوشانیشان را در هم ریخته است. «با سال ۱۳۲۰ که بندها میگسلد مردمی که از فشار سکوت نزديك بوده است لال بشوند با عجله هرچه گفتنی دارند بیرون میریزند . استقبال عمومی از هر مطبوعه‌ای که هرزه تر فحش میدهد تا سال ۲۴ نمونه بارز این شتاب در گفتن و در هر چه بدتر گفتن است. انتقامی است که از سکوت گذشته میگیرند. و این شتاب نه تنها مطبوعات را بطرز بیسابقه ای گسترده میسازد بلکه سرسری نوشتن را رواج میدهد.»[۱]

در این دوره هر بقالی امتیازی گرفته است و هر سر گروهبان اخراج شده‌ای از قشون دارد متن فراموش شده قانون اساسی را به

صورت پاورقی در مجله اش چاپ میکند و هر کارمند دون پایه اداره‌ای

  1. از مقاله «هدایت بوف کور» - در مجموعه «هفت مقاله» بهمین قلم.چاپ تهران.امیر کبیر