برگه:3MaqaalehDigar.pdf/۳۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

هر تردید و تعارفی - وابسته بقلم اوست. وحتی گاهی کاربجایی کشید که مجلات بر سر او روی دست هم بلند شدند و برای هم شاخ و‌شانه کشیدند و او را از دست هم قاپیدند و از همین راه حریف را از میان بدر کردند یا در مانده ساختند. او چرا می‌نویسد و چه جور می‌نویسد و حاصل همه کارش چیست و آیا از اینهمه بر کاری اثری در ادبیات و زبان فارسی باقی خواهد ماندیانه چیزی نگویم بهتر است یعنی بهتر است بهمان ا که قبلاً در همین صفحات و باور کلی آمده است قناعت کنم. اما آنچه مسلم است اینکه خلق یك عده شخصیت‌های تازه در داستان‌های هفتگی که همه می‌شناسیمشان از اوست و اکنون هر مجله‌ای پر است از آنچه او روز کاری در داستان‌های هفت ساعته نوشته خود منتشر می‌کرد. یا از داستان‌ها پیکه دیگران بتقلید از او می‌نویسند مسلماً در تمام این دوره دفده ساله اخیر مطبوعات فارسی هیچ روز نامه‌نویسی باندازه مستعان تقلید نشده است و اکنون براحتی می‌توان بیست تایی جوجه نویسنده روزنامه و مجله را شمرد که راه او را دنبال می‌کنند و چرا؟ فقط برای اینکه مدیران محترم مطبوعات خریدار آنند و خود فروشنده آن بخریداران دیگری که عوام الناس باشند و این بهر صورت معجزه‌ای است که کسی با چنین پر کاری و شم تیزی بتواند خواسته زمانه خود را در باند و یك تنه همۀ خوانندگان مجلات هفتگی فارسی را از خود راضی نگهدارد.

بعد باید از گردانندگان با باشمل نامبرد ـ بخصوص از رضا گنجه‌ای - که در جریان تند وقایع سیاسی آن دوران نشان دادند که طنز عبیدزاکانی هنوز در قبال شوخی‌های برنارد شا و فراموش نشده است. یعنی ابتر نمانده است. روزنامه‌های فکاهی معاصر ماهمه ند از اشعار و از هزلیات موزون و مقفی و گرچه پس از عبید نیز کسانی پیدا شدند که کوششی کردند برای اینکه از نثر نیز زبانی برای مطایبه‌های سیاسی و اجتماعی بسازند - همچون دهخدا - ولی چنین که می‌نماید فکافی‌نویسان پنداشته بوده‌اند که فقط شعر باید شوخی کرد. و گرچه توفیق برای بریز از این قیدو پندار نام‌هایی پیش از باباشمل برداشت که جای خود را دارد و دوامی و پشت کاری و نرمشی برای گریز از مضایق اما زبان باباشمل نجیب‌تر و شوخی‌هایش با نزاکت ترو روحانی‌تر