میآید که چیزی غیر از وحشیگری نیست.
یک عده بیسر و بیپا پس از آن که تعزیه در روز دهم محرم پایان یافت به کوچهها میریزند و سر خود را با قمه و قداره میشکافند و حسین حسینکنان خیابانها و بازارها را تا وقتی که نفسشان بگیرد طی میکنند.
این قبیل نمایشها در تمام بلاد ایران به خصوص در روز عاشورا زیاد دیده میشود و اگرچه در میان نمایشدهندگان یک عده معتقد متعصب وجود دارد لیکن غالب آنها کسانی هستند که از روحانیون پول میگیرند و با اقدام به این تظاهراتی که از روی ایمان یا به عشق پول صورت میپذیرد به گرمی بازار آن طبقه کمک میکنند.
۳۱ اکتبر=۶ ربیعالاول
قصر زمستانی اعلیحضرت هم مانند تکیه در ارگ واقع است و ارگ جایی است که آقا محمدخان قاجار از ابتدای تأسیس سلسلۀ قاجاریه آن را محل اقامت خود قرار داده و علت این اختیار هم ظاهرا این بوده که طهران به کوه نزدیک و بر سر راه استرآباد وطن قاجاریه اتفاق افتاده و آقا محمدخان که این شهر را پایتخت خود کرده برای آن بوده که در صورت بروز خطری به سهولت بتواند به استرآباد فرار نماید و خود را در پناهی امن قرار دهد. شهر جدید طهران در خارج از حصار قدیم بنا شده.
ارگ به صورت مثلثی منظم است که در وسط طهران واقع شده و قسمت اعظم آن از شمال به جنوب متوجه و محدود است از شمال به خیابان مریضخانه و میدان توپخانه، از جنوب به خیابان جبهخانه، از مشرق به خیابان ناصریه و از مغرب به خیابان جلیلآباد. دو خیابان الماسیه و نایبالسلطنه از شمال به جنوب و خیابان دراندرون از مشرق به مغرب آن میگذرند.
هر یک از این خیابانها سردری دارند که چندتن قراول از آنها حفاظت میکنند و وقتی که آنها را ببندند ارگ از سایر قسمتهای شهر مجزا میشود.
در بالای یکی از این سردرها یعنی آنکه به میدان ارگ راه دارد نقارهخانه قرار گرفته و در آنجا صبح و عصر یک عده مطرب و رقاص طلوع و غروب را به شادی تمام اعلام میکنند و شاید این یکی از آداب پرستندگان آفتاب باشد که از آیین زرتشتی باقی مانده.