بالای آن متکایی است که روی آن قرص آفتابی بهصورت آیینۀ مستدیری قرار گرفته و از یک قطعه الماسی که در میان آن نهادهاند اشعهای به اطراف میتابد. در دو طرف این آفتاب صورت دو مرغی است روبهروی هم که درست نمیتوان گفت از چه جنسند، مردم میگویند طاووسند و علت این که تخت را هم طاووس نامیدهاند همین است.
تخت قریب به یک متر از کف اطاق ارتفاع دارد و تکیۀ آن بر شش پایه است به شکل خرطوم فیل و دو ستون کوچک در جهت طول یکی در بالای دیگر در وسط.
تخت طاووس تماما از ورقههای طلا میناکاری شده و به مقدار کثیری جواهر به رنگها و حجمهای مختلف مزین است و قیمت آن را تا ۱۵۰ میلیون فرانک برآورد کردهاند.
پس از تماشای این تخت از دری که با در اطاق شوری در یک طبقه واقع شده داخل موزه شدیم.
موزه تالار بسیار طویل و مرتفعی است که طاق آن را هلالی زدهاند و در دو طرف ما بین هر دهانۀ طاق پنج اطاق فرعی است، در یک طرف چند پنجره دارد و در طرف دیگر عین نقش آنها را روی دیوار کشیدهاند. بر دیوارها مقدار کثیری تصاویر است که در طرف مقابل قرینۀ آن مکرر میشود و بر طاق چهلچراغها و آویزهایی آویخته شده و بر کف زمین و روی ستونها نیز شمعدانهایی است.
در این تالار چهل صندلی نهادهاند که روی چوب آنها را ورقههایی از طلای ضخیم پوشانده و در میان این صندلیها تختی است مثل تخت طاووس با این تفاوت که این تخت به شکل کرسی است و متکای بلندی بر روی آن گذاشتهاند و میگویند که فتحعلی شاه چند بار بر این تخت جلوس کرده.
در وسط عمارت ظروف بزرگی از چینی و بدل چینی کار فرانسه و آلمان و روسیه را ردیف کردهاند و در میان آنها نیز یک مقدار ظروف کوچکتر است که آنها را بر روی سه نیمکت طلاکوب گذاشتهاند، گنجهها و قفسهها هم پر از هزار قسم اسباب و اشیاء است.
در میان این اسباب و اشیاء اگر چه یک عده از هر جهت قیمتیاند لیکن اسباب و اشیایی نیز دیده میشود که نمیتوان هیچگونه ارزشی برای آنها قائل شد فقط چون شاه در طی سفرهای خود در فرنگستان از آنها خوشش آمده آنها را خریده و به موزه