برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۱۹۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
فصل چهارم: قصور ییلاقی و شکارگاه‌های شاهانه- البرز و مازندران
۱۹۵
 

۸ ژوئيه-۱ ذى الحجه

امروز سه فرسخ راه رفتيم و قسمت اول راه ما همان راهى بود كه سال قبل پيموده بوديم اما نه براى رفتن به لواسان بلكه از وسط راه به طرف راست يعنى مشرق پيچيديم و در چهار باغ كه نقطۀ زيبايى است و مزارع آن در كنار نهرى پشت سرهم قرار گرفته اردو زديم.

۹ ژوئيه=۲ ذى‌الحجه

سال گذشته مستقيما از لواسان به لار رفتيم، امسال بعد از آن كه سه ساعت تمام راه‌هاى خطرناكى را طى كرديم در فيل زمين كه انتهاى دره‌اى است و تپه‌هاى سيصد چهار صد مترى بر آن مشرفند فرود آمديم.

هيچ نقطه زمين هموارى كه بتوان بر روى آن چادرى را هر قدر هم كوچك باشد زد به دست نمى‌آيد ناچار چادر شاه و اهل حرم را در بالاى تپه‌اى زده و ساير چادرها را هم در بستر رودخانه‌اى كه تقريبا خشك است برپا داشته.

۱۰ ژوئيه=۳ ذى‌الحجه

پس از يك ساعت سربالايى به جلگۀ لار سرازير شديم و بعد از يك ساعت ديگر طى طريق در حالى كه قلۀ دماوند هميشه جلوى چشم ما بود به سياه‌پلاس كه اردوگاه دوم سال قبل ما بود رسيديم.

جلگه و تپه‌هاى اطراف به علت باران‌هاى متوالى كه تا همين ايام دوام داشت از سال گذشته سبزتر و خرم‌تر است.

۱۲ ژوئيه=۵ ذى‌الحجه

بعد از طوفان تگرگى آمد كه همه جا را در جامۀ سفيد گرفت. در اين سرما دو تن از افراد ايل را عروسى مى‌كردند و حجلۀ ايشان را كه نبايد در اين هوا چندان گرم باشد ترتيب داده بودند. اين حجله از چند گليم كه تركان به آن دورويه مى‌گويند و آنها را بر چهار تير نهاده و از آنها چادرى درست كرده‌اند ترتيب داده شده.