برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۱۹۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۰۰
سه سال در دربار ایران
 

۲۶ ژوئیه=۱۹ ذی‌الحجه

امشب در حدود ساعت سه امینه اقدس دچار حمله شد. شیخ الاطبا و فخر الاطبا طبیبان مخصوص او بر بالین او چمباتمه زده به انداختن دانه‌های تسبیح خود مشغول بودند.

واقعا این زن نابینا دیوانه است که با این حال خواسته است اسب‌سوار با ما در این سفر کوهستانی مشکل که در هر قدم پای اسب به سنگی می‌خورد و مشرف به سقوط می‌شود همراهی کند اما چه میتوان کرد؟ این زن حتی هنوز به نابینایی خود اقرار ندارد و چون این راه‌ها را از قدیم خوب می‌شناخته همۀ مناظر آن را برای اطرافیان خود وصف می‌کند عینا مثل این که همه‌جا را می‌بیند.

ارادۀ قوی و عجیب او بر همۀ موانع غالب می‌آید، با این که کور است و بیم آن می‌رود که فالج نیز شود باز بعید نیست که بقیۀ راه را با تخت روان با ما بیاید.

۲۷ ژوئیه=۲۸ ذی‌الحجه

امروز اهالی شهرستانک با عملۀ شاه که می‌خواهند جلو مردم را برای دواب خود بگیرند به نزاع برخاستند. این مردم دهاتی واقعا بدبختند چه علاوه بر آن‌که محصول سالیانۀ آنها تقریبا به کلی در زیر چادرها نابود شده یا دواب اردو آنها را خورده‌اند باز آنچه را هم که در خانه ذخیره کرده‌اند از آنها می‌خواهند و در این صورت معلوم نیست که این بینوایان چگونه خواهند توانست زنده بمانند. فی الواقع باید کارد به استخوانشان رسیده باشد که با وجود صبر و تحمل ذاتی و ترس از قدرت حکومت قیام کرده و با نوکران دولت دست به گریبان شده‌اند.

۳۰ ژوئیه=۲۳ ذی‌الحجه

با این‌که می‌ترسیدم که به واسطۀ کسالت امینه اقدس نتوانیم به سفر خود ادامه دهیم امروز امر رسید که حرکت کنیم و امینه اقدس تحت معالجه و سرپرستی شیخ الاطبا در عمارت سلطنتی شهرستانک بماند تا شاه از شکار کلاردشت برگردد.