برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۱۹۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
فصل چهارم: قصور ییلاقی و شکارگاه‌های شاهانه- البرز و مازندران
۲۰۱
 

۳۱ ژوئیه=۲۴ ذی‌الحجه

امروز به طرف مازندران حرکت کردیم و شاه به من وعده داد که مرا به شکار قرقاول ببرد.

درۀ عمیق و سنگستانی و تماشایی رودخانۀ شهرستانک را تا دو فرسخ یعنی تا محل لورا که در آنجا این دو رودخانه به هم می‌رسند و رود کرج را درست می‌کنند طی کردیم و از اینجا به بعد امتداد ساحل چپ لورا که رودخانه‌ای زیبا و سریع السیر و گاهی نیز سیلابی است پیش گرفتیم. آب این رودخانه صاف و مایل به سبز تیره است و می‌گویند که در آن ماهی قزل‌آلا زیاد دیده می‌شود.

این دره تقریبا در همه‌جا تنگ و در دو طرف آن کوه‌های عظیم است. از این کوه‌ها تخته‌سنگ‌های بزرگی به طرف رودخانه فرود آمده و عظمت بعضی از آنها به قدری است که در پاره‌ای نقاط راه را هم تا حدی بسته و بستر رودخانه را پر کرده‌اند. با تمام احوال این جاده جادۀ بالنسبه خوبی است.

پس از سه ساعت و نیم طی طریق به گچه‌سر رسیدیم. علت این که این محل را به این نام خوانده‌اند ورقه‌های گچی است که از دور به خوبی بر بالای کوه‌های اطراف دیده می‌شود.

چادر شاه را در دو کیلومتر جلوتر از چادرهای دیگر زده بودند. من در آن طرف رودخانه محل زیبایی را دیدم و دستور دادم که چادرهای مرا در آنجا بزنند. از پل یک چشمه که در جهت طول شکافی داشت گذشتم و به آن طرف رودخانه رفتم. باد شمالی به شدت می‌وزید.

الگو:۱ اوت-۲۵ ذی‌الحجه

پس از آن‌که از سربالایی تندی بالا آمدیم به نقطه‌ای رسیدیم که رودخانه‌های شمالی و جنوبی از آنجا سرچشمه می‌گیرند، آنها که پشت سر ما به جهت جنوب می‌روند متوجه اراضی مرتفع جنوبند و آنها که در جلوی ما به شمال متوجهند به سمت بحر خزر جریان دارند.

در اینجا ما درست و حسابی در میان ابرها هستیم و ارتفاع زیر پای ما ۲۸۰۰ متر