برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۲۲۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
فصل پنجم: امتیاز دخانیات، اغتشاشات و هیجان مردم
۲۳۱
 

۳ ژانویه=۲ جمادی‌الثانی

مردم هنوز دست به کشیدن غلیون نبرده‌اند، اخباری هم که از لندن می‌رسد چندان اطمینان‌بخش نیست، سهام بانک شاهنشاهی به نصف قیمت رسیده و چون تسطیح جاده‌های جنوب و استخراج معادن و معاملات تریاک همه ضمیمۀ امتیاز بانک بوده کلیۀ این امور دچار وقفه شده است و بیم ضرر برای همه به‌خصوص برای بانک می‌رود.

اگر این حال دوام کند خسارات جبران‌ناپذیری متوجه همه چیز خواهد شد. البته روحانیون از این جهات وحشتی ندارند و امور فوق به ایشان مربوط نیست به همین جهت به استظهار نفوذی که ایشان را در میان طبقۀ عوام متعصب مسلم است روزبه‌روز بر تجری خود می‌افزایند و به حد و سدی برای تحریک قائل نیستند در صورتی که حال دولت چنین نیست و اگر این مبارزه به همین صورتی که شروع شده دوام یابد بیم هر خطری برای آن می‌رود.

۴ ژانویه=۳ جمادی‌الثانی

امروز صبح موقعی که می‌خواستم به سر خدمت بروم قراولی دم در اندرون کاغذی از طرف اعتماد الحرم خواجه‌باشی به دستم داد، دیدم که او از من خواسته است که ساعت یک به منزل او بروم.

معمولا ظهر بعد از آن که نهار شاه تمام شد من آزاد می‌شوم ولی گاهی هم ممکن است که پیش‌آمدی موجب گرفتاری من شود. احتیاطا پیش از آن که بیرون بروم نهار خود را خوردم و دیرتر از مواقع عادی عازم عمارت سلطنتی شدم تا اگر اتفاقی پیش آمد بتوانم آزاد باشم.

در حدود ساعت ده به محض این‌که به خیابان جبه‌خانه رسیدم مردم را در حال طغیانی غیر عادی دیدم و مشاهده کردم که جمعیتی دم بازار جمع آمده‌اند، قدری دورتر در ارگ را که معمولا در این ساعت باز است نیم‌باز یافتم، سربازها پشت آن قراول می‌دادند و دو نفر از ایشان هم از بالای در مواظب حرکت مردمند.

این قراولان که هر روز مرا می‌دیدند و می‌شناختند چون می‌دانستند که من به سر خدمت می‌روم با این‌که به کسی اجازۀ عبور نمی‌دادند مزاحم من نشدند.