تغییر القاب را یادداشت نکرده باشید وقتی که یکی از این القاب را که با هم نیز غالبا تشابه دارند بشنوید نمیفهمید که صحبت از کیست.
۲ فوریه=۳ رجب
دو روز است که به طهران برگشتهایم. ناخوشی شاه که تقریبا به کلی رفع شده سبب آن شد که از شکار معمولی جاجرود صرف نظر کنیم و مستقیما به پایتخت برگردیم، شهر آرامتر از موقع رفتن ماست و به حال عادی برگشته. جماعت غلیون افروز مثل معمول در کوچهها در حرکتند و به کسانی که مایل باشند غلیونهای حاضر کردۀ خود را کرایه میدهند. امتیازات دیگری که در دست خارجیان است نیز دچار شکست شده حتی میگویند که مقام بعضی از اروپاییان سخت متزلزل گردیده است از جمله رییس کل گمرک که یک نفر ارمنی استانبولی و رییس پلیس که اصلا اطریشی است نسبت به مقام خود نگران شدهاند.
۵ فوریه=۶ رجب
چون شاه از طرز رفتار پلیس هنگام شورش اهالی پایتخت به هیچ وجه راضی نبود و میگفت که پلیس نه توانسته بود این حادثه را پیشبینی کند نه جلوی آن را بگیرد رییس آن را عوض کرد و معاون آن اداره یعنی ابو تراب خان را که مردی زیرک و مهربان است به آجودانی خود برگزیده و مقام معاونت پلیس را ملغی ساخته است.
ابو تراب خان به من گفت که رییس تازۀ پلیس سید عبد اللّه برادر میرزا عیسی وزیر نایب الحکومه طهران این مقام را که تیول نایب السلطنه است از او به ماهی ۱۰۰۰ تومان اجاره کرده و انصاف این است که این مبلغ برای چنین مقامی بسیار کم است.
۶ فوریه=۷ رجب
شاه به غیر از آن که مالک سرزمینی است که بر آن سلطنت میکند و به میل خود میتواند در آن تصرف نماید وارث حقیقی هر ایرانی نیز که بمیرد محسوب میشود و میتواند به ارادۀ شخصی تمام اموال او را در ضبط آرد یا آن را کلا یا جزء به کسان متوفی