برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۲۴۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۵۲
سه سال در دربار ایران
 

بیشتر بوده بنابراین طبیعی است که غیر از نمک مخلوط به شن اثر دیگری هم از آن بر جای مانده باشد.

روز بیست و یکم شوال را در علی‌آباد ماندیم اما به وضع بسیار بدی زیرا که هوا از شدت گرما طاقت‌فرسا بود و اسبان ما غذای کافی نداشتند. منزل ما در بیابان ریگزار و خارج آبادی قرار داشت و در آن هیچ‌چیز جز چند سیاه چادر ایلیاتی دیده نمی‌شد به علاوه در آبادی هم هر چه به دست می‌آمد به غارت مسافرین رفته بود. من دو نفر سوار به این سیاه‌چادرها فرستادم و ایشان به زحمت زیاد توانسته بودند قدری کاه و جو برای اسب‌های ما بخرند. این بیچاره‌ها به قدری فقیرند که زندگانیشان روزبه‌روز می‌گذرد و استطاعت این که خوراک بیش از یک روز چند حیوان بارکش را که حیاتشان بسته به حفظ آنهاست تهیه ببینند ندارند.

۱۹ مه = ۲۲ شوال

امروز پس از عبور از کاروانسرای کوشک نصرت ابتدا قدری به سمت مغرب راندیم بعد متوجه جنوب شدیم و دریاچه ساوه در این حال طرف دست چپ ما قرار داشت.

از اینجا به بعد داخل جلگۀ قم می‌شویم. در این جلگه که از طرف مشرق تا چشم کار می‌کند کشیده می‌شود گاهی ریگستان‌هایی به نظر می‌رسد که آب و باد آنها را درست کرده گاهی هم تخته‌هایی از نمک به چشم می‌آید که در نور آفتاب موج می‌زنند و بی‌شباهت به چشمه‌های آب نیستند.

اما آب! افسوس که در این نواحی قطره‌ای از آن وجود ندارد و اگر هم تصادفا چیزی از آن به دست آید شور و تلخ است و چون همه بر این کیفیت مطلعند هر کس از راه احتیاط به قدر حاجت آب آشامیدنی با خود برمی‌دارد و این احتیاطی است بسیار بجا.

وقتی که بعد از چهار ساعت حرکت با کالسکه به منظریه رسیدیم دیدیم که از پنج فرسخی گنبد طلای مزار حضرت معصومه در آفتاب می‌درخشد. فراش‌ها در برافراشتن چادرها به زحمت زیاد افتادند زیرا که زمین سست است و میخ‌های چادرها درست‌گیر نمی‌کنند.