برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۲۶۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۷۲
سه سال در دربار ایران
 

منغص ساخت. باد سوزانی از جانب جنوب برخاست و طولی نکشید که میزان الحراره از ۳۰ به ۳۸ درجه بالا رفت. تا این تاریخ ایام به راحت تمام می‌گذشت ولی از آن به بعد بی‌خوابی شب و سنگینی روز هر حرکتی را مشکل می‌کرد. فقط کیفی که باقی بود مجاورت رودخانه بود که می‌شد با آب آن استحمام کرد و این خود نعمتی بزرگ به شمار می‌رفت.

از مضمون مراسلاتی که می‌رسید دیگر شبهه‌ای نمی‌ماند که وبا در ایران داخل شده بلکه دامنۀ آن توسعه نیز پیدا کرده است. ابتدا از راه هرات به مشهد رسیده و قریب یک ماهی است که در آنجا تلفات بسیار وارد می‌کند. سپس از راه شاهرود طریق طهران را پیش گرفته. از طرفی دیگر در رشت نیز وبا ظاهر شده و در اینجا از باکو آمده است. رشت ابتدای جادۀ بحر خزر به طهران است و رفت و آمدی که در این راه می‌شود از همۀ راه‌ها بیشتر است. می‌گویند که برای جلوگیری از توسعۀ مرض اقدامات احتیاطی لازم شده است، اما چه نوع اقداماتی؟ من که از این اقدامات اطلاعی ندارم اما خیال می‌کنم که هیچ اقدامی به عمل نیامده، به هر حال اکنون که مرض سراسر خراسان را گرفته و از دروازه‌های گیلان وارد شده باید در دفع آن جهد وافی به عمل آورد.

۱۲ ژوئیه = ۱۱ ذی‌الحجه

امروز به بابا رستم می‌رویم. در اینجا هم آب فراوان است. در این مملکت خشک هر جا که آب دیده می‌شود چشم از دیدار آن لذت می‌برد و در زیر این آفتاب گداخته مواقعی که آب در دسترس اردو باشد نعمت عظیمی است.

با وجود اخبار شومی که از توسعۀ وبا می‌رسید امر شد که امشب را به مناسبت شب عید غدیر آتش‌بازی کنند و همه می‌دانند که غدیرخم نام محلی است که پیغمبر اسلام در آنجا داماد خود علی بن ابی طالب را به خلافت برگزیده.

تا نهاوند قریب نیم فرسخ فاصله داریم و از اینجا جز حصارهای بلند شهر که در میان باغات پنهان است چیزی دیگر دیده نمی‌شود.

در نزدیکی نهاوند تپه‌ای است که به امر شاه به کاویدن آن مشغول شدند و سابقا هم عز الدوله برادر کوچکتر شاه همین کار را کرده بود.