برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۲۸۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
فصل ششم: مسافرت به فراهان، وبای عام
۲۸۹
 

تمام مطلعین می‌دانند که وسیلۀ عمدۀ سرایت مرض جوی‌های آب است که در هر چند قدم به چند قدم سر آنها را باز می‌گذارند و از محله‌ای به محلۀ دیگر می‌رود و خانه به خانه را مشروب می‌سازد. شاهد این قضیه آن‌که در همین اواخر یکی از زواری که از مشهد آمده بود مقداری از لباس‌های یک نفر حاجی را که در آنجا یا در بین راه مرده بود با خود همراه داشت و چون به طهران رسید آنها را در آب روانی شست و طولی نکشید که وبا در خانه‌های مجاور و بعضی از نقاط دورتر بروز کرد.

همین طرز تقسیم آب خود به تنهایی کافی است که مرض را از نقطه‌ای به نقطۀ مجاور منتقل سازد و در فواصل دورتر کانون‌های تازه‌ای برای سرایت مرض ایجاد کند به خصوص که مسلمین را عادت بر این جاری است که اجساد مردگان خود را در کنار نهرها و حوض‌ها بشویند و به این شکل آب پاک را آلوده کنند.

۲۳ اکتبر = غره ربیع‌الثانی

در این چند روز اخیر هیچ‌گونه مریض وبایی نه در اطراف ما نه در داخل شهر دیده نشده بنابراین امید می‌رود که دیگر قلع ماده شده باشد.

بعد از پنج ماه دوری از طهران و چند روز اقامت در سرخه‌حصار که شاه در آنجا به شکار اشتغال داشت به پایتخت برگشتیم.

طهران به وضع عادی برگشته و بازار کما فی السابق به داد و ستد مشغول شده است اما از تاریخی که ما از این شهر بیرون رفته‌ایم تا امروز خدا می‌داند که خرمن عمر چقدر مردم به دست داس مرگ درو شده است.

اگر چه وضع خیابان‌ها از آنچه بر مردم گذشته است به من نمی‌فهماند ولی همین که به خانه خود که آن را به باغبانم سپرده بودم قدم گذاشتم به قدر کفایت مطالبی از این بابت دستگیرم شد. باغبان که با زن و دو فرزندش بعد از حرکت من در اطاق‌های مستخدمین منزل گرفته بودند خود و دو طفلش به وبا مرده بودند و زنش که تنها مانده بود پیش برادر خود رفته و چون اطلاع یافت که من برگشته‌ام پیش من آمد و کلیدهای درها را آورد ولی این کلیدها دیگر مصرفی نداشت زیرا که تمام درها را قبلا باز کرده بودند.