برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۳۰

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۳۴
سه سال در دربار ایران
 

میان فرش زمردین چمن از بالا به زیر می‌ریزند و صدای لطیف ریزش آنها روح را شاد می‌سازد.

در این موقع به‌آبادی «کبی» رسیدیم و پس از آن که از زیر دالان‌های سقف‌دار که برای حفظ راه و عابرین از خطر ریزش سنگ و بهمن ساخته‌اند گذشتیم ساعت چهار بعد از ظهر به مرتفع‌ترین نقطهٔ راه یعنی محل کراستویاگرا[۱] که ۲۲۰۰ متر ارتفاع دارد و آخرین نقطهٔ سرحدی اروپاست بار انداختیم.

بعد از بیرون آمدن از درهٔ ترک داخل درهٔ نهر آراگوا[۲] شدیم. این نهر از شعب شط «کورا» است و کورا همان است که آن را در قدیم کوروش می‌گفتند و این نام اسم فارسی جدید آن است. از اینجا دیگر ما در قطعهٔ آسیا هستیم.

اگر راه خوب و ارابه‌رو نبود و درخت دامنه‌ها از این مقدار هم کمتر دیده می‌شد من یقین می‌کردم که از یکی از دره‌ها مون‌تنگرو (قره‌طاغ) یا هرزه‌گوین (هرسک) پایین می‌آیم چه من این دره‌ها را خوب می‌شناسم و در جنگ اخیر عثمانی با مون‌تنگرو با زحمت بسیار از یک عده از آنها گذشته و راه‌های باریکی در آنها دیده‌ام مشرف بر پرتگاه‌های عمیقی که در سر هر پیچ‌وخمی از آنها اگر اندکی غفلت شود عبور کننده در ته دره است.

درست در ساعت شش به قریهٔ «ملتی» که ۹۵۰ متر پایین‌تر است رسیدیم و این بعد از آن بود که نود ورست را به یورتمه و چهار نعل طی کرده و پنج مرتبه اسب‌ها را عوض نموده بودیم. در ملتی برای ما سفره و خوابگاه ممتازی تهیه دیده بودند و ما در این نقطهٔ کوهستانی و پربیشه شب را به استراحت ماندیم.

۶ سپتامبر = ۱۰ محرم

امروز هم مثل دیروز ساعت نه بر کالسکه‌ها سوار شدیم و به همان ترتیب طی طریق کردیم و راه ما هم از جهت بالا رفتن و پایین آمدن با روز پیش چندان فرقی نداشت.

کمی بعد به درهٔ زیبایی وارد شدیم که نهر آراگوا در سمت چپ آن قرار داشت. قله‌ها مثل سابق خشک نیست بلکه کوه از بالا تا پایین از جنگل و علف مستور است و دامنه‌ها


  1. Krastovaia-Gora
  2. Aragva