حکم شهر متحرکی است که برای نقل و انتقال آن به همین عده اسب و استر و شتر به کار برده میشود.
پوش مخصوص سلطنتی از سایر چادرها به رنگ قرمز خود که علامت اقتدار به شمار میرود و بزرگی آن ممتاز است به علاوه در دورادور آن چادرهای مثلثی شکل بلند که به یکدیگر مرتبطاند زده و به این وسیله پوش سلطنتی را از سایر چادرها مجزا ساختهاند.
بر روی هر یک از چادرهای قرمزرنگ مثلث شکل یک قطعه پارچۀ سفید از بالا به پایین دوخته شده که مدخل چادر را مینمایاند و در داخل هر کدام از آنها گلدان گلی گذاشتهاند.
سایر چادرها که رنگ آنها سفید است و بعضی بزرگتر و برخی کوچکترند بدون ترتیب هر کدام را به میل صاحب آن در وسط دشت و سبزه زارها زدهاند فقط چادر امینالسلطان صدراعظم از سایر چادرها به پوش سلطنتی نزدیکتر بود و اگر چه از جهت اهمیت دوم چادر محسوب میشود لیکن رنگ آن سفید است.
چادرهای متعلق به ولیعهد و همراهان او در محلی مخصوص بر پا شده ولی از پوش سلطنتی زیاد فاصله ندارند.
آخورها را قدری دورتر زدهاند فقط هر کس مرکوب مخصوص خود را نزدیک خود نگاهداشته، اسبهای نوکران و خدمه نیز که باید هر آن لازم باشد سوار شوند نیز نزدیک چادرها بسته شده.
پس از آنکه مرا به چادر مخصوص خودم بردند دیدم اثاثۀ سفرم که از پاریس تا اینجا از آنها خبری نداشتم و فقط در تفلیس یک لحظه آنها را دیده بودم همه در اینجاست و از این بابت تعجبی مسرتانگیز به من دست داد.
این چادر چهارگوش و نسبتاً بزرگ و قسمت خارجی آن سفید رنگ بود، قسمت داخلی را از پنبۀ لطیف بافته و بر روی آن اشکال مختلف گل و بوته نقش کرده و نمد ضخیمی بر روی زمین افکندهاند.
اثاثۀ چادر چندان تفصیلی ندارد یعنی غیر از یک دست رختخواب چیز دیگری در آنجا نیست. خوشبختانه من در جزو لوازم سفر میزی با دو صندلی داشتم که در سفرهای