نیست. من این مطلب را به حقیقت مقرونتر از عدهٔ جمعیت تبریز میدانم زیرا که تحقیق این امر به خوبی ممکن است در صورتی که چون تاکنون هیچگونه سرشماری صحیحی از شهر به عمل نیامده عمدهٔ جمعیتی را که برای تبریز معین میکنند نمیتوان یقینی دانست.
تبریز مرکز مهمترین ایالات ایران است و به همین علت ادارهٔ آن را به ولیعهد مملکت میسپارند و ولیعهد تا وقتی که به کرسی سلطنت بنشیند حکمران آنجاست. غیر از این تبریز اهمیت دیگری دارد و آن وقوع آن است در محل تقاطع راههایی که متوجه روسیه و عثمانیاند. قوافلی که از ایران از طریق قفقازیه تا بندر طرابوزان و بحر سیاه به اروپا میروند و ایران را با این قطعه مرتبط میسازند از آن میگذرند.
بدبختانه زلزلههای متوالی تقریباً تمام ابنیهٔ قدیمی را منهدم ساخته و در شهر و در خارج آن در هر گوشه و کنار خرابههای زیاد دیده میشود بعضی در روی زمین و بعضی دیگر مدفون و مخفی در زیر خاک.
قابل ملاحظهترین این ابنیه مسجد کبود است که امروز در حقیقت دیگر چیزی از آن برجا نمانده و گنبد و سقفهای آن هم بر زمین فرو ریخته، فقط چند دیوار از آن برپاست که تا حدی از دورهٔ آبادی و عظمت آن حکایت میکند.
قسمتی از آن که بهتر از همه محفوظ مانده سر در ورودی آن است. این قسمت که مرتفع و بالای آن به شکل قوسی بیضوی است دارای حاشیهای است مارپیچی از کاشیهای کبود بسیار خوشرنگ، اما جزء اعظم نقوش و کثیبهها از میان رفته است.
علت این که این مسجد را کبود میگویند آجرهای مینایی است که زمینهٔ آنها کبود است و روی آنها نقوشی به رنگهای مختلف دیده میشود و شکستههای آنها در اطراف بنا فراوان است.
دیگر از بناهای قدیمی تبریز ارگ آن است که بنایی عظیم و مستحکم است، این بنا چنان محکم بوده که تاکنون به خوبی پایدار مانده و با وجود سوسمارهایی که از دیوارهای آن بالا میروند باز صورت بالنسبه آبادی دارد.
با این که شهر تبریز به مناسبت مقدم اعلیحضرت آن جوش و خروشی را که شایستهاست ندارد باز در تجلیل ورود و اقامهٔ مراسم تشریفاتی به حکم اجبار شرکت نموده