برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۶۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
فصل دوم: در ایران، آذربایجان، و عراق عجم
۷۳
 

پیشاپیش ایشان است.

همین که فراش‌ها به حضور شاه رسیدند همۀ مجموعه‌ها را بر زمین می‌گذارند و قلمکارها و سرپوش‌ها را از روی ظروف بر می‌دارند و با مجموعه‌های خالی و قلمکارها بیرون می‌روند، آقادایی که گاهی میرزا ابوالقاسم نیز با او همراه است ظروف غذایی را که شاه می‌خواهد نزدیک او می‌برد و شاه که مثل همۀ ایرانیان چهار زانو مقابل سفره‌ای چرمی که سفرۀ پارچۀ ملونی روی آن می‌اندازند می‌نشیند با دست یعنی بی‌ قاشق و چنگال از آن ظروف غذای خود را برمی‌دارد و میل می‌کند اما کباب از این قاعده مستثنی است به این معنی که آن را به محض این که حاضر شد صرف می‌کند.

با این که بریلا ساوران[۱] می‌گوید که آشپزی را می‌آموزند ولی کباب‌پزی برای هر کس طبیعی است باز تهیۀ این نوع کباب‌های مخصوص مهارت لازم دارد و کبابی شاه را نباید از جنس آشپزهای معمولی دانست.

بعد از آن که شاه غذای خود را خورد همان فراش‌ها مجموعه‌ها را می‌آورند و سفره را برمی‌چینند تا دیگران به ترتیب سلسلۀ مراتب از باقیمانده غذای خود را بخورند اما معلوم است که با این ترتیب به نوکرهای زیر دست جز مقداری برنج خشک و استخوان بی‌گوشت چیزی نمی‌رسد.

هر قدر عدد غذاخورها بیشتر شود باز نوع غذا معمولا همان است فقط مقدار آن مخصوصاً پلو را بیشتر می‌کنند و باز ترتیبی که وضع در خانۀ شاهنشاه دارد می‌توان دریافت که تا چه اندازه می‌توان بر مقدار غذاها افزود و فوج فراشان را زیادتر کرد.

این نکته را نیز بگوییم که شاه همیشه تنها غذا می‌خورد و عادت مملکتی بر این جاری است.

اردو را کنار رودخانۀ کم‌عمقی که ته آن آب باریکی است بر روی زمین بلندی، که یک گوشۀ آن مزررع است زده‌اند و افق نیلگونی از بالای کوه‌ها چشم انداز ما را محدود می‌نماید.


  1. Brillat-Savarin