برگه:3 Sal Dar Darbar-e Iran.pdf/۷۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۷۶
سه سال در دربار ایران
 

۳۰ سپتامبر=۴ صفر

کوهی که طرف دست راست هست هر قدر جلوتر می‌رویم دورتر می‌شود تا آنجا که کمی بعد از نظر محو شد. زمین قدم‌ به‌ قدم دره‌های عمیقی دارد و معمولاً در ته عموم آنها نهر آبی جاری است.

چون آب فراوان است صحرا را همه جا زراعت کرده‌اند مخصوصاً در اطراف ترکمانچای این حال مشهودتر است. اردوی ما را در همین نقطه در کنار نهری که این قریه به نام آن خوانده شده زده‌اند.

ترکمانچای قریۀ کوچکی است که مثل همۀ قرای این حدود خانه‌های کم‌ارتفاع و پشت‌بام‌ها و حیاط‌هایی دارد که درختان باغ‌ها روی غالب آنها را گرفته. اگر معاهدۀ سال ۱۸۲۸(مطابق ۱۲۴۴ هجری) در آنجا بین ایران و روسیه به امضای عباس‌میرزا ولیعهد و ژنرال پاسکیویچ بسته نشده بود ترکمانچای این شهرت را حاصل نمی‌کرد. به موجب این معاهده علاوه بر ده کرور تومان خسارت ایران در ولایت ایروان و نخجوان که می‌توان آن دو را آلزاس و لورن ایران نامید از دست داد و رودخانۀ ارس همچنان که حالیه نیز هست سرحد بین دولتین شد، تنها روسیه عباس‌میرزا را وارث تاج و تخت ایران شناخت و او نیز چنان که می‌دانیم به این آرزو نرسید.

من در صدد برآمدم که منزلی را که این عهدنامه در آنجا بسته شده بود ببینم. خانه‌ای را به من نشان دادند که به کلی خراب است فقط در ورودی و چند دیوار از آن باقی است و یک درخت تبریزی در میان خرابه‌ها سر به فلک کشیده. این خانه امروز تعلق به مشهدی‌محمد نامی دارد، چون یقین دارم که چندی بعد از این منزل تاریخی دیگر اثری بر جا نخواهد ماند صورت آن را با مداد طراحی کردم تا یادگاری از آن بر جا بماند.

۱ کتبر=۵ صفر

امروز به علت گرد و خاک غلیظ و بالا و پایین رفتن دائمی و کثرت دره یکی از روزهای بد و خسته‌کنندۀ مسافرت ما بود.

زن‌هایی که دیروز خرمن‌های خود را در ترکمانچای به باد می‌دادند باید از این وضع خوشحال باشند.