راه طهران و قم و اصفهان و شیراز و بندر بوشهر به خلیج فارس مرتبط است، قسمتی از این راه همان است که ما تا طهران در پیش داریم ولی بین قزوین و قم راه مستقیم دیگری که راه قزوین به ساوه و قم باشد نیز هست.
همین حسن موقع قزوین اهمیت وجود مهمانخانهای را که ما در آنجا منزل داریم میرساند. این مهمانخانه که دولتی است دو قسمت دارد، قسمتی برای اقامت مسافرین، قسمتی دیگر جهت نگاهداری درشکه و اسبان یدکی چاپاری و مسافری. درشکهخانه و اصطبل این قسمت برای رفع احتیاجات مسافرین و تجار اسب و قاطر و درشکه فراوان در اختیار دارد.
مهمانخانه که در انتهای حیاط دوم که از حیاط اول کوچکتر است ساخته شده بنای یکطبقهای زیبایی است.
در دورادور قسمت زیرزمینی آن که بر روی بلندی ساخته شده رواقی است مرکب از طاقهایی استوار که قسمت طبقه اول بنا به آن تکیه دارد، قسمتهای پایینتر این رواق کاشیکاری است و دور قسمت اول را نرده کشیدهاند.
وجود این رواق بر آن باعث آمده که بیننده از خارج چنین تصور کند که طبقه اول از قسمت تحتانی کوچکتر است در صورتی که چنین نیست و هر دو قسمت به یک اندازه در خروجی دارند، این تصور از اینجا ناشی است که رواق بیشتر از آن دو قسمت در دارد و از سی طاق مرکب شده طرفین بنا به سمت حیاط پیشآمدگی دارد در صورتی که قسمت وسطی آن بلندتر ساخته شده و تا لب بام بالا میآید و صورت رواقی را که بر چهار ستون متکی است پیدا کرده.
نمای وسطی عمارت به سمت باغی است که حوضی در میان آن وجود دارد و از آب آن با این که جاری نیست ظاهراً در همه کار حتی آشامیدن هم استفاده میشود. خلاصه اگر این کیفیات که شرح داده شد نبود این بنا با آن ستونهای کلفت و کوتاه زیاد لطفی پیدا نمیکرد.
هر یک از جبهههای نیمدایرهای نماهای عمارت را با علامت دولتی ایران یعنی شیر و خورشید که بر روی کاشی کبودی ساخته شده مزین ساختهاند. در کنار پای شیر دو صفحۀ مدوری ترتیب دادهاند که تناسب آنها با این نقش درست معلوم نیست شاید