انقلابات معرفةًالأرضی زودتر از سایر نواحی خشکی به وجود آمده باشد.
۱۷ اکتبر=۲۲ صفر
طوفان شدیدی که با باران همراه بود یک قسمت از شب را نگذاشت بخوابم چه رعدی که در کوه طنینانداز بود شدت فوقالعاده داشت، با این حال بارانی که بر دشت باریده بود مختصر بود به نحوی که سطح زمینها همان خشکی دیروز را داشت و موقعی که حرکت کردیم یعنی ساعت نه صبح کالسکهها همان گرد و خاک روز پیش را به آسمان بلند میکردند.
در طی راه در طرف چپ نزدیک به ما یک سلسله کوه قرار داشت که خشکی آن در زیر آفتابی سوزان از خشکی بیابان هیچ کمتر نبود، با این حال بوتههای خاری که در بعضی از درهها بررویهم جمع آورده بودند میفهماند که نباتاتی بر دامنۀ این کوهها وجود داشته و آفتاب تابستان آنها را سوزانده است. قلههای بلند دورتر به رنگ بنفش تیرهای در نظر جلوه میکنند.
کمی بعد یعنی قریب به ساعت یازده به قشلاق رسیدیم و چادر ما اگر چه از حرارت آفتاب که حتی در این ساعت هم شدید بود جلوگیری نمیکرد باز ما را از گرد و خاک پناه میداد.
۱۸ اکتبر=۲۳ صفر
از قشلاق از همان راه و با همان وضع به ینگیامام رسیدیم، اما ظهر بود و حرارت کمال شدت را داشت. در طی راه فقط در دامنۀ کوه خانههای چند آبادی را با چند درخت از دور میدیدیم.
ینگی امام چیزی نیست جز یک مزار و یک کاروانسرا و یک آبادی، مزار آن گنبدی دارد مرکب از چند مربع مستطیل که در روی آن بنایی منظم قرار گرفته و به کاشیهای آبی قشنگی مزین شده. حیاطی پردرخت در جلوی آن است و دیواری بر گرد آن حیاط کشیدهاند، این بنا در طرف راست جاده در جلو کاروانسرا ساخته شده و آبادی که به شکل قلعهای است و اردوی ما را در پشت آن زدهاند روبهروی ما و در طرف دیگر جاده