آن از قسمت پایین کمعرضتر است و اطراف آن به ارتفاع یک متر بر مجسمههایی و در قسمت وسط بر دو ستون مارپیچی متکی است که در زیر یکی از آنها دو شیر نشسته نهاده است.
روی تخت متکایی است که آن را به ظرافت تمام مثل یک قطعۀ قلابکاری شده ساختهاند و در دو طرف آن دو ستون مارپیچ کلفتی است که گویا آنها را قبلاً برای مصرف دیگری درست کرده بودند.
در دورادور تخت راهروی کمارتفاعی است که هر دو روی آن را با کتیبه پر کردهاند. در پایه تخت سمت کنارهای که باز است دو پله گذاشتهاند که پلۀ زیرین بر دو شیر خوابیده و پلۀ بالا بر دو مجسمه از صور افسانهای تکیه دارد.
قالیچۀ کهنهای که لطافت بافت آن از حد وصف خارج مینماید و رنگهای آن با وجود دستبرد زمانه هنوز تناسب و جلایی خاص دارد در بالای تخت پیشاپیش بالش گرد ضخیمی تقریبا به عرض تخت افتاده است. اطراف این بالش را مروارید دوخته و در انتهای آن دو رشته مروارید درشتتری است که در درشتی دانه کمنظیرند.
مرا در پشت این تخت قدری متمایل به پهلو قرار دادند تا تمام جزییات سلام را به خوبی ببینم. نزدیک تخت پیش از آمدن شاه دو برادر اعلیحضرت و پسر کوچکتر او که طفلی صبیح بود و مرا به او معرفی کردند ایستاده بودند.
جلوی قصر یعنی در باغ دورادور حوض مستطیلی اعیان دولت و نمایندگان عالیرتبۀ هر یک از طبقات قرار داشتند. نظامیان را به سهولت از کلاهشان میشد شناخت. این کلاه که از پوست بخار است مثل کلاه ملی ایرانیان دیگر است با این تفاوت که کلاه نظامی کوتاهتر و به شکل استوانه است در صورتی که سایر کلاهها را مخروطی و بلندتر میسازند.
صاحبمنصبانی که من دیدم نیمتنهای از ماهوت آبی تیره به بردارند و درجاتشان یا به سبک نظام روسیه روی دوش یا به رسم اطریش بر یقۀ نیمتنهشان دوخته شده.
روحانیون عمامهای که قالب سر ایشان است بر سر دارند و قبایشان معمولاً روشن و یکپارچه است فقط سادات و حجاج عمامههایی سبز یا سفید به وضع خاص بر سر میگذارند.