برگه:AllamehQazvini.pdf/۱۶

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

خطا به جناب آقای تقی زاده اینجانب و مرحوم آقامیرزامحمد خان قزوینی قریب چهل سال دوستی داشتیم و چندی بهمکاری زندگی کردیم من یادداشتهایی از احوال آنمرحوم ندارم ولی او که از همه چیز یادداشت یقین دارم یادداشتهائی راجع بمن داشت و چون از شرح حال زندگان چیزی نمی نوشت البته جز چند کلمه راجع به مجمع ادبی برلن وسهم بنده در آن باب چیزی در خصوص من از او نشر نشده است ولی اراز چندی باینطرف یاد داشتهای خودرا راجع باشخاصی که در زمان او در ر گذشته اند تحت عنوان وفیات معاصرین» در مجله یادگار نشر میکرد و من همیشه میل داشتم آن مورخ مدقق بعداز وفات من شرحی بعنوان تذکر راجه بمن بنویسد که بهتر از آن میشد که خود نوشته باشم زیراکه محقق بيغرض و نکته سنج وحقیقت جوی بودلکن تقدیر چنان خواست که من در موقف تذكر در ماتم او بایستم و چیزی در باب آن دوست بیهمتا بگویم . مبالغه بيان من در شرح مراتب فضل و کمال وعلم وفضيلت واحاطه و دقت و وسعت معلومات آنمرحوم قاصر است و در باب ویسزد که معتكفين محضر افاضه او بگویند علامة العلماء و اللج الذي لاينتهى و لكل لج ساحل ی پس باید اجمالی از اوصاف و اخلاق اجتماعی او بگویم . آن مرحوم چنانکه خود در شرح حال خود نوشته پس از تحصیلات عمیقه در علوم اسلامی وادبی و مخصوصاً عربی یکی دو سال قبل از ظهور مشروطیت در ایران بانگلستان رفت قبل از این سفروی بقدری در عربیت و علوم ادبی و تاریخی و مخصوصاً در نحو هایه عظیم اندوخته بود که از بهترین مدرسین نحو در طهران بود و در مدرسه معير ومدرسه مروی مشار بالبنان بوده چون والداو از فضلای بنام در سیرو تواریخ و یکی از مؤلفين نامه دانشوران بود مرحوم شیخ محمد باسم آنوقت وی هم مانند یکی از بهترین فضلای متجدد این زمان در این رشته بحد كمال رسیده بود وسیرت حضرت رسول را با همان تحقیق و دقتی که بعدها داشت تتبع و تألیف کرده بود وضمناً در مدرسه سن اوئی هم