آن مجموعه هست: نخست مکتوبیست از جئمز آجیلای[۱] نام انگلیسی:
ترجمهٔ عریضهٔ جئمز آجیلای که بخاکپای مبارک نواب نایبالسلطنه نوشته
«این فخر و آبرو را از برای خود حاصل میکنم باینکه بنواب مستطاب جناب شما خطاب کرده عرض نمایم که بجههٔ آن فقره که در کاغذ اخبار لندن[۲] حسب الخواهش جناب میرزا محمد صالح که در آن اوقات از طرف قرین الشرف نواب جناب شما درین دولت کارگزار بوده شیوع و بروز یافت که هرکسی از اهل این ولایت بخواهش و رضای خود ارادهٔ توقف در آذربایجان نماید، نواب مستطاب جناب شما زمین و مکان و مزرعه و سایر ما یحتاج که از برای راحتی و زندگانی همچنان آدمها ضرور باد در محال ساوچبلاغ من توابع آذربایجان مرحمت خواهند فرمود؛ علاوه بر فقرهٔ مذکور فقرهٔ دیگری که بعد از مراجعت مشارالیه از لندن باز در کاغذ اخبار بروز یافت مشتمل برینکه یک نفر وکیل و کارگزار از طرف نواب مستطاب جناب شما درین مملکت معین و برقرار خواهد شد، بجهة اعلام و اخبار کسانی که خواهش آمدن و توقف آذربایجان را داشته باشند، این دو فقره و اعتقاد من باخلاق پسندیده و اوصاف حمیده بخصوصه عدالت بیعدیل و همت بینظیر و آوازهٔ ذهن روشن و قلب سلیم نواب مستطاب جناب شما که اینها حقیقة اسم شما را در کل قرال اقلیم اروپا بمرتبه اعلا رسانیدهاند مرا واداشت باین مینماید کمه نه تنها خود را پیشکش خدمت وکالت و کارگزاری نواب مستطاب جناب شما خبردار نمایم، بلکه همچنین اگر ضرور و مناسب باشد از رعایا و اهل کسبهٔ این ولایت روانهٔ ایران نموده که در آنجا در زیر حمایت ثواب مستطاب جناب شما که دوست و خیرخواه این دولت هستید بصنعت و کسب مشغول شوند؛ در تحصیل کردن این فخر و آبرو که بنواب مستطاب جناب شما درین خصوص خطاب مینمایم با تعظیم تمام استدعای اجازت این فقره را می کنم که در مملکت وسیع نواب جناب شما جائی که قریب و متصل بدریا باشد از قبیل بندر ابو شهر یا سایر بنادر از برای سکنهٔ اهل انگلیس بهتر مناسبتر خواهد شد، بعلت آنکه رابطه و واسطه آسان بدست آنها خواهد افتاد که بسبب