همگانی بیکبار جدایی میانه معروف و مجهول از میان برخاسته است و فارسی زبانان نه تنها جدایی میانه آنها نگزارند بلکه معنی معروف و مجهول را نشناسند و اگر در فرهنگها بینند درمانند.
آذری در کجاها باز مانده ؟…
چنانکه در گفتگو از رواج ترکی فهمانیدیم آذری بیکبار از آذربایجان ناپدید نگشته است و هنوز در چند جا میان خود بومیان سخن گفته میشود و آنچه ما میدانیم یکی از آنجاها هرزند و گلین قیه (از پیرامونهای مرند)، و دیگری زنوز و سوم حسنو (در قره داغ) و چهارم خلخال است. چنانکه شنیده ایم در لیقوان و آن پیرامونها نیز تا شصت و هفتاد سال پیش آنرا میشناخته اند و در پاره خاندانها گفتگو میشده ولی سپس ناپدید گردیده. از اینجا میتوان فهمید که در جاهای دیگری که تاکنون بازمانده نیز رو بنابودی میدارد و باشد که پس از صد سال و دویست سال دیگر نشانی از آن هیچ دیده نشود... دو تن از آشنایان از زبانهای خلخال و هرزند و گلین قیه نمونه هایی برای ما فرستاده اند[۱] و آنچه از اینها پیداست زبان خلخال بسیار جداست. این بیگمانست که آذری هنگامیکه در آذربایجان رواج میداشته و زبان آنجا بوده در هر شهری رنگ دیگری داشته است و کم و بیش از یکدیگر جدا بوده. زیرا چنانکه گفتیم زبانیکه تنها برای سخن گفتن باشد و در نوشتن بکار نرود، زود شاخه شاخه گردد و هر شاخه رویه دیگری بخود گیرد. نمونه هایی که از آذری از زمانهای پیشین بازمانده و ما آنها را خواهیم آورد نیز میرساند که آذری بهر شهری بگونه دیگری سخن گفته میشده است.
چیزیکه هست ما این را هم میدانیم که دوری آنها از یکدیگر چندان نبوده که مردم آن شهر زبان این شهر را نفهمند یا بسختی فهمند ولی جدایی میان زبان خلخال و زبان هرزند را بیش از آن اندازه مییابیم و چون در این باره هیچ آگاهی نمیداریم و باندیشه چیزی نمییابیم بگفتگو از آن نمیپردازیم.
نتیجه این گفتار آنکه آذری یکی از نیمزبانهای بزرگ و ریشه داری همچون کردی و مازندرانی و تالشی و گیلانی و مانند اینها بوده و در سراسر آذربایجان سخن گفته میشده، و آن جز شاخه ای از زبان ایران نبوده، و در پشت سر زبان همگانی جایگاهی داشته است.
- ↑ آقای ناصر روایی نمونه هایی از زبان خلخال و آقای سید صادق سعید نمونه هایی از زبان هرزند فرستاده اند.