برگه:Babak by Nafisi.djvu/۱۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

شب برآید و برون آیید و نعره بزنید و هر کس را که بر کیش ما نیست، از زن و مرد و کودک، جمله را بشمشیر بگذرانید. پس جمله برینقرار باز گشتند و نیم شب خروج کردند و تمامت اهل آن دیه را از مسلمانان بکشتند و کس ندانست که ایشانرا که فرمود و خوفی و هراسی در دلهای خلق متمکن شد و بی توقف ایشانرا بنواحی دورتر فرستاد و هر کرا یافتند بکشتند و ایشان مردمانی بودند دهقان و کشتن و حرب کردن عادت نداشتند و بدین دو حرب که کردند عادت گرفتند و بدین دلیر شدند و خلفی از دزدان و بددینان و ارباب فساد روی بوی نهادند، تا او را بیست هزار سوار جمع شد، بیرون پیادگان و طایفه مسلمانان را مثله کردندی و بآتش سوختندی و آن فساد ارتکاب کرد که هرگز پیش ازو و پس ازو کسی نشان نداده است و چند کرد لشکر سلطانرا منهزم کرد و فتنه او بیست سال برداشت.

مولف مجمل التواریخ و الفصص درباره بابک میگوید: :بابک خرم دین بجانب آذربایگان برخاست و کارش سخت عظیم بزرک شد و اصل ایشان از روزگار قباد بود، از مزدک بن بامدادان موبد موبدان قباد، چنانکه یاد کرده‌ایم چون نوشیروان ایشانرا بکشت. پس مزدک را زنی بود نام او خرمه بنت فاده، بروستای ری افتاد و مردم را دعوت کرد بدین مزدک و از آن پس «خرمه دین» خواندندشان و مزدکی بجای رها کردند و بعهد هارون الرشید قوت گرفتند و درینوقت بابک برایشان مهتر شد و جمعی بسیار بکشتند و کارش روزگاری بماند...»

ابوحنیفه دینوری در اخبار الطوال مینویسد: «مردم در نست و مذهب بابک اختلاف کرده‌اند و آنچه بر من درست آمد و ثابد شد اینست که او از فرزندان مطهر بن فاطمه دختر ابومسلم بوده است و طایفه فاطمیه ز خرمیه بوی منسوبند».

سمعانی در کتاب الانساب در کلمه «بابکی» میگوید: «الف در میان دو بای یک نقطه در پایان آن کاف نسبت بابکیانست و ایشان گروهی از پیروان بابک بن مردس بودند که مردی بود در زمان مامون در شهرهای آذربایجان خروج کرد و کارشان در زمان معتصم بالا گرفت و سپاهیان مسلمانان را بارها شکست دادند تا اینکه خدای زیانشانرا کوتاه کرد و افشین سپهسالار معتصم برو پیروز شد و او را بسامرا برد و معتصم فرمانداد زنده او را بدار کشیدند.... و دانایان سامرا او را صب کردند و امروز از بابکیان گروهی

۱۲